سالمندان اراک ،بیایید با هم به آینده فکرکنیم

مجموعه مقالاتی پیرامون سالمندان آلزایمری

سالمندان اراک ،بیایید با هم به آینده فکرکنیم

مجموعه مقالاتی پیرامون سالمندان آلزایمری

زنان مسنی که از برخی درمان‌های جایگزین هورمونی استفاده می‌کنند ا

مجله “‪Sciences‬ ‪ “Proceedings of the National Academy of‬: زنان مسنی که از برخی درمان‌های جایگزین هورمونی استفاده می‌کنند احتمالا متحمل آسیب‌های شنوایی می‌شوند
به گفته دانشمندان، زنان مسنی که از برخی درمان‌های جایگزین هورمونی استفاده می‌کنند احتمالا متحمل آسیب‌های شنوایی می‌شوند.
مطالعه روی ‪ ۱۲۴‬زن یائسه نشان داد آنهایی که تحت درمان جایگزین هورمونی،از جمله پروژستین ‪progestin‬ قرار داشتند، سرعت درکشان ضعیف‌تر از زنانی بود که تنها استروژن مصرف می‌کردند.
نتایج مطالعه این گروه تحقیقاتی که دکتر “روبرت دی. فریسینا” در مرکز پزشکی دانشگاه روچستر بر عهده داشت در شماره روز سه‌شنبه مجله “‪Sciences‬ ‪ “Proceedings of the National Academy of‬چاپ شد.
این گروه تحقیقاتی پیش از این نشانه‌هایی از مشکلات شنوایی مرتبط با هورمون درمانی را گزارش داده بود و مطالعه جدید آنها نشان می‌دهد که در این رابطه احتمالا پروژستین عامل کاهش شنوایی است.
فریسینا گفت این تحقیق مشکلاتی را در گوش داخلی و تاحدودی در عملکرد مغز که بر شنوایی زنانی که تحت هورمون درمانی حاوی پروژستین قرار دارند، نشان داد.
از آنجا که مشکلات شنوایی می‌تواند بر کیفیت زندگی از جمله فعالیت‌های خانوادگی و شغلی تاثیر بگذارد، این پزشک مصرانه خواستار افزایش آزمایش‌های شنوایی برای زنانی شد که از این درمان استفاده می‌کنند.
دکتر فریسینا به زنانیکه قرار است درمان جایگزین هورمونی آغاز کنند توصیه کرد تا شنوایی خود را بیازمایند و این آزمایش را هر شش ماه یک‌بار تکرار کنند تا اگر شنوایی‌شان رو به کاهش گذاشت، در مورد مقدار یا مصرف پروژستین تجدید نظر کنند.
منبع
http://www.pezeshk.us/

کاهش بینایی و شنوایی در افراد مسن ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند



به گفته محققان، کاهش بینایی و شنوایی در افراد مسن ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند.
به گزارش پایگاه اینترنتی بی.بی.سی.نیوز، دانشمندان استرالیایی در این مطالعه حدود ‪۲‬هزار نفر را که بطور متوسط ‪ ۷۰‬ساله بودند، مورد بررسی قرار دادند.
آنها دریافتند، داوطلبانی که نقص بینایی داشتند احتمال بیشتری داشت که به آسیب‌های شنوایی مبتلا شوند. عکس این نکته نیز مشاهده شد.
محققان در مطالعه خود که در مجله “بایگانی چشم پزشکی”(‪Ophthalmology‬ ‪ (Archives of‬چاپ شده است، نوشتند: ممکن است دلایل نهفته این آسیب‌های حسی مشابه باشد.
محققان همچنین دریافتند افراد مبتلا به استحاله ماکولا مرتبط با سن و آب مروارید نسبت به افرادی که به این اختلالات مبتلا نیستند، احتمال بیشتری دارد که به کاهش شنوایی مبتلا شوند.
نویسندگان این مطالعه از دانشگاه “سیدنی و آزمایشگاه‌های ملی “صوت شناسی” در سیدنی اعلام کردند، این ارتباط میان بینایی و شنوایی را می‌توان با این حقیقت توضیح داد که هر دو نتیجه پیری هستند.
به گفته آنها، عوامل شایع خطر ساز می‌تواند زمینه ساز ابتلا افراد به این آسیب‌های حسی باشد.
قرار گرفتن در معرض استرس اکسیداتیو، دود سیگار و تصلب شریان و عوامل خطرساز آن به ترتیب با استحاله ماکولا مرتبط با سن، آب مروارید و کاهش شنوایی ارتباط دارد.
دیابت یکی دیگر از عوامل شایع خطرساز برای ابتلا به آب مروارید، آسیب‌های بینایی و شنوایی است.
“سو بران” که در بنیاد خیریه نابینایان و ناشنوایان “سنس” مسئولیت دارد، گفت:” آسیب‌های دوگانه حسی و یا ناشنوایی نابینایی چیزی است که بیشتر افراد در سنین پیری آنرا تجربه می‌کنند.”
بر اساس ارزیابی‌های این بنیاد، در حال حاضر حدود دو میلیون فرد بالای ‪ ۶۵‬سال در انگلیس به اختلال بینایی و شنوایی مبتلا هستند

منبع
http://www.pezeshk.us
موجود

ورزش ضامن نشاط و تندرستی شما است

ورزش را به فعالیتهای روزانه خود اضافه کنید

ورزش علاوه بر ایجاد نشاط وشادابی در روحیه شما می تواند باعث بهبود وضعیت سلامتی و قدرت جسمانی شما شود. فعالیتهای زیادی وجود دارد که بتنهائی و یا همراه دوستان و خانواده خود می توانید آنها را انجام دهید . بیاد داشته باشید که چه کودکان و چه بزرگسالان احتیاج به روزانه حداقل 30 دقیقه فعالیت فیزیکی متوسط دارند و می توان 30 دقیقه را در یک زمان یا مثلاً در 3 زمان ده دقیقه ای در طول روز تقسیم کرد. البته اگر شما قبلاً اصلاً فعالیتی نداشته اید، بهتر است که در شروع از زمانهای کمتری آغاز کرده و بتدریج زمان ورزش خود را به 30 دقیقه یا حتی بیشتر برسانید و پس از آن می توانید در برنامه روزانه خود دقایقی فعالیت فیزیکی را نیز بگنجانید.

با ورزش و نشاط روحی ناشی از آن روح خود را متحول کنید

ورزش و اثرات روحی آن می تواند راه حلی برای رفع احساس خستگی ملامت شما شده و اگر احیاناً از چاقی نیز رنج می برید، پس از مدتی با اصلاح وضعیت بدنی شما، باعث ایجاد تفکر بهتری در مورد خودتان ،در شما می شود.

· فوائد دیگر ورزش

Ø در شما احساس نیرو و انرژی ایجاد می کند.

Ø به کاهش وزن شما و کنترل اشتها در شما کمک می کند.

Ø خواب شما را بهبود می بخشد.

Ø خطر ایجاد بیماری دیابت را درشما کم می کند.

Ø خطر ایجاد سکته مغزی را در شما کم می کند.

Ø فشار خون شما را کاهش می دهد.

Ø سطح کلسترول خون شما را کاهش می دهد.

خود را تکان دهید!

عادات خود را تغییر دهید و در تمام کارهائی که انجام می دهید فعالیت فیزیکی را اضافه کنید. بیاد داشته باشید هر فعالیت فیزیکی باعث سوختن کالری های اضافه در بدن شما می شود پس هر چه تحرک شما بیشتر باشد، شما سود بیشتری از ورزش خواهید برد. برای شروع می توانید بعضی از کارهائی را که در زیر پیشنهاد می شود را انجام دهید.

Ø هر روز 15 دقیقه زودتر بیدار شده و حرکات و نرمش را انجام دهید.

Ø در هر موقعی از روز و در هر مکانی می توانید با دویدن در جا و یا نرمش باعث ایجاد نشاط و شادابی در خود شوید.

Ø در هنگام دیدن تلویزیون می توانید از دوچرخه ثابت استفاده کنید.

Ø همزمان با برنامه های نرمش و ورزش در تلویزیون همراه با آنها به نرمش بپردازید.

Ø بجای آسانسور از پله استفاده کنید.

Ø اتومبیل خود را چند خیابان مانده به محل کار خود پارک کرده و هر روز خود را مجبور کنید کمی راه بروید.

Ø هر روز زمانی را برای بازی با بچه ها و یا نوه های خود اختصاص دهید البته بازیهائی که در آنها فعالیت فیزیکی وجود دارد.

Ø می توانید در برنامه روزانه خود دقایقی را به طناب زدن اختصاص دهید.

· چه نوع فعالیت فیزیکی برای شما از بقیه بهتر است؟

در حقیقت فعالیت خاصی بر دیگری ارجحیت ندارد و برای شما بهترین نوع فعالیت فیزیکی فعالیتی است که شما آنرا به خوبی انجام دهید. ولی همانطور که قبلاً نیز گفته شد برای شروع ابتدا باید در زمانهای کم و از فعالیتای در سطح متوسط آغاز کرد ولی پس از مدتی می توانید فعالیتهای شدید را نیز به برنامه خود اضافه کنید .

سطح متوسط فعالیت

این سطح نقطه خوبی برای شروع است که گفتیم می توان این فعالیتها را 3 بار در روز هر بار به مدت ده دقیقه انجام داد. این فعالیتها شامل: قدم زدن، از پله بالا رفتن، باغبانی، شن کشی کردن خاک باغچه، بازی بولینگ، انجام حرکات ساده نرمشی همراه با موزیک و … .

سطح شدید فعالیت

پس از مدتی می توان سطح فعالیتهای خود را بالا برد که مسلماً برای شما نیز فواید بیشتری دارد این فعالیتها شامل: دوچرخه سواری شنا، انجام ورزش آیروبیک، دویدن، انجام ورزشهای دست جمعی مثل فوتبال، بسکتبال، والیبال و … .




چگونه می توان ورزش را تبدیل به یک عادت خوب برای تمام عمر تبدیل کرد؟

برای این کار باید از افراد دیگر کمک بگیرید. بله وقتی که شما دسته جمعی ورزش می کنید، هر روز این جمع کنار هم گرد آمده و ورزش را انجام می دهند و اگر شما روزی بخواهید از این کار شانه خالی کنید برای شما مشکل است. می توان ورزش را تبدیل به مسأله مشترک کرد. به مثالهای زیر توجه کنید.

ورزش بعنوان یک مسأله کاری: همکاران شما در اداره می توانند شرکای شما در انجام حرکات ورزشی باشند ( در زمانهائی که شما کار بخصوصی ندارید و یا در زمان نهار و استراحت).

تذکر مهم : بیاد داشته باشید که اگر شما مشکل پزشکی دارید قبل از شروع ورزش باید به پزشک خود در مورد نوع فعالیت و مدت زمان آن مشورت کنید.

خود را توانمند سازید

فعالیتهائی را که شما بیش از بقیه به آنها علاقه دارید لیست کرده و برای خود هدف تعیین کنید برای مثال هدف من انجام (نام یک فعالیت فیزیکی) برای حداقل(مدت زمان) دقیقه در روز و (تعداد دفعات) در هفته می باشد.

مثال: هدف من دویدن برای حداقل 30 دقیقه در روز و 4 بار در هفته می باشد.

منبع

سالمندان ایران ، امروز 5/4 میلیون نفر هستند

به گزارش مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد- تهران، تاسال 2050 جمعیت سالمندان ایران به تعداد 26 میلیون و 393 هزارنفر خواهد رسید که در آن زمان سالمندان 26 درصد از کل جمعیت کشور را تشکیل خواهند داد.
امید به زندگی برای مردان و زنان ایرانی بعد از 60 سالگی طی سالهای 2005 تا 2010 به ترتیب 17 و 18 سال در این نمودار قید شده است.
بر پایه این گزارش ، سازمان ملل در سال 2006 تعداد کل سالمندان جهان را 687 میلیون و 923 هزار نفر عنوان ذکر کرده است که این تعداد در سال 2050 به رقم 1 میلیارد و 968 میلیون و 153 هزار نفر خواهد رسید.
در میان کشورهای جهان ژاپن، ایتالیا، و آلمان به ترتیب بالاترین جمعیت سالمندان جهان را دارند. در حالی که امارات متحده عربی؛ قطر و کویت کمترین جمعیت سالمندان را دارا هستند.

آیا تا به حال به سالمندان خود اندیشیده ایم؟ آیا نیازهاى آنان را با امکانات موجود وفق داده ایم؟ این موضوع که جمعیت جوان کشور رقم بسیار بالایى دارد و طبعاً این رقم در آینده جمعیت سالمند را مى سازد نگران کننده شده. سالمندى دوره کمال و پویایى آدمى است. سال هایى که به دلیل داشتن تجربه مى تواند بهترین کارآیى را داشته باشد. البته اگر خانواده ها گروه هاى سالمند را در میان خود باور کنند.
یکى از اقداماتى که در پایان سال ۸۳ و در اوایل ۸۴ صورت گرفته طرح گنجینه ها مى باشد که با اهداف احیا و اشاعه فرهنگ تکریم و بزرگداشت سالمند برگزار شده و مى شود، به گفته مسوولان ذى ربط سالمندان بالاى ۶۵ سال مى توانند با مراجعه به دفاتر پستى و ارایه مدارک لازم کارت منزلت را دریافت کرده و از خدمات رفاهى شهردارى مثل اتوبوس، مترو، مراکز فرهنگى، تفریحى و ورزشى وکتابخانه استفاده رایگان داشته باشند

سالمندان تنها قشرى از مردم هستند که شاید تا حالا کمتر حرفى از آن ها به میان آمده و کمتر کسى بوده که به خاطر اطلاع از نیازهاى سالمندان به دنبال کتابى به این نام بگردد. یکى از دانشمندان به نام مک کئون معتقد است که پیرى عبارت است از تغییرات بیولوژیکى که در نحوه زیست ارگانیسم در طول زمان ظاهر مى شود

این تغییر با کاهش نیروى حیاتى و تطبیقى یعنى کاهش قابلیت انطباق فرد با تغییر شرایط ناگهانى و ناتوانى در ایجاد تعادل مجدد همراه بوده و به تدریج دگرگونى هایى را در ساختمان و عمل اعضاى مختلف به وجود مى آورد.
سازمان بهداشت جهانى دوران هاى مختلف عمر را به پنج مرحله تقسیم کرده است: ۱- از تولد تا ۱۸ سالگى (دوران کودکى) ۲- ۱۸ تا ۳۵ سالگى (دوران جوانى) ۳- ۳۵ تا ۵۵ (دوران میانسالى) ۴- ۵۵ تا ۶۵ سالگى (دوران مسنى) ۵- ۶۵ به بالا (دوران پیرى).
سالمندى دوره کمال، پربارى و بلنداى زندگى هر انسانى است، جایى از زندگى که با انبوهى از تجربه مى توان به گذشته، امروز و به فردا نگاه کرد.
در اینجا مى توان انسانى را دید که آرام و صبور و با گام هایى ملایم به دنیا و به موضوعات نگاه مى کند و در همین صبر و ملایمت است که نقش او و تفاوت هاى عمده اش با دیگر سنین آشکار مى شود. خردمندى و موشکافى که تجربه و علم به او آموخته است تا چگونه و چه هنگام رفتار کند و با مسایل برخورد نماید. این البته همه آن چیزى نیست که از سالمندى مى دانیم. در سوى دیگر، چهره اى را مى بینیم که غبار خستگى هاى زمان را بر خود دارد. کسى که مى خواهد فارغ از هیاهو و شتاب به خود، به زندگى و به دیگران بیندیشد. آیا مى تواند؟ این پرسش بزرگى است. آیا مى تواند؟ آیا مى تواند آرام و بى هیاهو درد خستگى را آرام کند؟ آیا مى تواند فرصت این را داشته باشد که از دوره جدید زندگى خود استفاده کند؟
جمعیت جامعه پیوسته در حال تغییر است و از این رو ترکیب و بافت آن نو و دگرگون شده است خانواده به جهت بحران هاى معاصر خود و برخى از آسیب هایى که آن را تهدید مى کند تعریف نو یافته است.
وضعیت اقتصادى جامعه متفاوت شده و از این رو بر دیگر حوزه ها از جمله در سیاست گذارى هاى اجتماعى و از این رو مدیریت منابع انسانى تاثیر گذاشته است. صورت بندى فرهنگى- اجتماعى جامعه تغییراتى یافته و مؤلفه هاى آن تعاریف جدیدى یافته اند. اکنون سوال این است در چنین شرایط نو و نه لزوماً مضطرب کننده، جایگاه سالمندان چگونه قابل تعریف است و آیا اساساً به این پرسش اهمیت داده و اندیشیده ایم؟ بررسى ها نشان مى دهد که سالمندان تنها یک درصد از مجموع قوانین تصویب شده را دارا هستند که از این مقدار ۶۲ درصد اقتصادى، ۲۲ درصد اجتماعى و ۱۶ درصد رفاهى و بهداشتى است. دقت در همین سهم ناچیز نشان مى دهد که اغلب این مصوبات نیز به صورت پراکنده و یا در قالب آیین نامه هاى اجرایى دولت و سازمان ها مى باشد، همچنین نگاهى به مصوبات اجتماعى، آنچنان که گفته شد ۲۲ درصد از مجموع یک درصد سهم سالمندان از کل قوانین مصوب، نشان مى دهد که این مقدار نیز اعتناى خاصى به مسایل و ضرورت هاى خاص و عمیق سالمندان نداشته اند.
علاوه بر این به جز مسایل و نیازهاى پایه همچون خانواده، هویت، اوقات فراغت و… این نیز اهمیت دارد که آیا راهکارى نیز براى حمایت از سالمندان در برابر خشونت ها و تهدیدها و آسیب ها اندیشیده و پیش بینى شده است.
مجموع این مطالعات و بررسى ها نشان مى دهد که سالمندان و سالمندى تعریف روشنى چه در نظام و قانونگذارى و چه در فرهنگ عمومى نیافته است. این وضعیت اگر چه زمینه بسط یافته و گسترده اى است ولى در عین حال شاید بتوان براى تاکید، آن را فقر و ابهام در وضعیت حقوقى سالمندان بدانیم. این زمینه ها که ما آن را بطور عمومى ابهام در تعریف و جایگاه سالمندى و سالمندان در برنامه ریزى فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى مى خوانیم، نوعى نیاز براى تهیه و تدوین محورها و سرفصل هاى مهم سالمندى را به همراه آورد. این سر فصل ها عبارتند از سالمندى و تغییرات جمعیتى، جایگاه و موقعیت فرهنگى- اجتماعى سالمندان، هویت سالمندى و انتقال فرهنگى، مشارکت اجتماعى، خانواده، اوقات فراغت و ورزش، مراقبت و حمایت عمومى، بهداشت و سلامت، وضعیت اقتصادى و معیشت سالمندان، بازنشستگى، فضاهاى سالمندى، مصرف کالاهاى فرهنگى و آموزش و توانبخشى.
توصیه هاى اجرایى:
- رسانه هاى گروهى با استفاده از نتایج پژوهش ها در جهت آگاه نمودن هر چه بیشتر خانواده ها از مراحل سالمندى، ارزش نهادن به این گروه سنى و تغییر نگرش منفى آنان و سایر افراد جامعه، گامى مثبت بردارند.
- قوانین حمایت از سالمندان در کشور، متاسفانه به طور کلى جامع و کامل نبوده و بسیارى از مسایل و مشکلات سالمندان کشور با توجه به بافت فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى نادیده گرفته شده اندهمچنین رشد جمعیت سالمندان در این عرصه ایجاد شده است. سازمان و انجمن ها با یک بررسى جامع و کافى نیازهاى جمعیت سالمند را بررسى کرده و قوانین متناسب را به قوه مقننه پیشنهاد نمایند.
- برنامه اى جهت افزایش سطح اطلاعات و آگاهى هاى بهداشتى سالمندان و خانواده ها از طریق رسانه هاى گروهى صدا و سیما، جراید علمى و… تهیه شود.
به منظور توسعه مراقبت هاى بهداشتى از سالمندان و کاهش هزینه ها و افزایش سهولت دسترسى همگان به خدمات مورد نظر، پیشنهاد مى شود که دامنه فعالیت موسسات خصوصى و خیریه با حفظ نظارت مرکزى گسترش یابد و مجوز تاسیس خانه سالمندان و مراقبت بسیار از سالمندان براساس ضوابط علمى و منطقى به افراد متخصص و ذى صلاح داده شود.
- ارزیابى واقع بینانه از امکانات مالى خانواده هایى که از افراد مسن نگهدارى مى کنند، به منظور ارایه کمک مالى و آموزش هاى لازم به خانواده هاى نیازمند.
- آماده نمودن بزرگسالان براى یک بازنشستگى مثمرثمر از نظر شغلى و اجتماعى و ایجاد تسهیلات لازم براى بهره گیرى از خدمات و تجربیات مفید و سازنده سالمندان در جامعه.
- به کارگیرى سازوکارهایى براى پیشگیرى از احساس انزوا و گوشه گیرى در افراد سالمند.
- اقدامات تبلیغى و ترویجى براى تبیین نقش، جایگاه، شأن و منزلت افراد سالمند در ساختار جامعه.
- تقویت نهادهاى عمومى دولتى و NGOهاى حامى سالمندان.
- وضع قوانین حمایت از سالمندان توسط سازمان هاى رفاهى.
- استفاده از تبلیغات در رسانه هاى گروهى توسط فیلم و سریال هاى تلویزیونى در خصوص حفظ احترام به سالمندان.
- نهادینه کردن احترام به آنان در بین کودکان نوجوانان و جوانان از طریق آموزش در کتب درسى در سطوح مختلف.
- تلاش براى حل مشکلات اقتصادى سالمندان به منظور استحکام روابط خانوادگى و کاهش مشکلات خانواده ها.
- تشکیل گروه ها و انجمن هاى سالمندى در سه سطح محلى و منطقه اى و ملى به منظور رسیدگى هر چه بیشتر به مشکلات اجتماعى و فرهنگى و اقتصادى آنان و ارتباط مستمر سالمندان جامعه با یکدیگر.
- فراهم نمودن امکاناتى براى مردم به منظور پس انداز قسمتى از درآمد براى مخارج دوران پیرى.
- پیش بینى حمایت هاى بیمه اى خاص در مقابل خطراتى که سالمندان بیشتر با آن مواجهند.
- ایجاد فرصت هاى تفریحى (زیارتى- سیاحتى) براى سالمندان.
- باید افراد مسن و مخصوصا در آستانه سالمندى، تحت آموزش هاى اجتماعى خاص دوران سالمندى به وسیله متخصصان مسایل اجتماعى مشاوره اى قرار گیرند.
- خانواده هاى داراى سالمند به وسیله مشاوران خانواده و رسانه هاى همگانى با مشکلات دوران سالمندى و مراقبت از آن ها آشنا شوند.
- باید مراکزى تحت عنوان باشگاه هاى روزانه سالمندى با هدایت و رهبرى خود سالمندان، مخصوصا سالمندانى که در موقعیت درخشانى در زمینه علم، هنر، صنعت و ادب بوده اند، با حمایت دولت تشکیل شود و با ایجاد انگیزه هاى لازم ورزشى، تفریحى و هنرى موجبات همگرایى افراد مسن، جوان و سالمند فراهم گردد. آمارها نشان مى دهد که جمعیت سالمندکشور از وضعیت اقتصادى مناسب و مطلوبى برخوردار نیست. در سال ۶۵ به ازاى ۱۱ نفر پرداخت کننده حق بیمه اجتماعى، یک نفر مستمرى بگیر وجود داشته و در سال ۷۵ این رقم از هشت به یک رسیده به این ترتیب یک نفر مستمرى بگیر متکى به پرداخت هشت نفر است (یعنى تعداد سالمندان افزایش یافته است) و نه ۱۱ نفر و این رقم روز به روز کمتر مى شود.
از آنجا که سطح دریافتى ها به نسبت هزینه ها بالا نمى رود پس کل دریافتى از بیمه شدگان که باید به نفع مستمرى بگیران (از جمله سالمندان) مورد استفاده قرار بگیرد، کاهش مى یابد. سالمندان به ویژه سالمندن زن که از حقوق اقتصادى، اجتماعى و امنیت اجتماعى کافى برخوردار نیستند. در این فرایند به شدت آسیب مى بینند و از طرفى دیگر طى سال هاى اخیر، سرانه مستمرى بازنشستگى نسبت به قیمت هاى جارى و ثابت روبه کاهش است به طورى که دریافتى مستمرى بگیران- که بیانگر وضع سالمندان نیز مى باشد در سال ۵۷ نسبت به سال ۶۰ به حدود یک سوم رسیده است که این مورد به زیان اقشار مستمرى بگیر (سالمندان از کار افتادگان) است.
همچنین نسبت منابع به مصارف سازمان تامین اجتماعى در سال ۶۰ معادل ۱/۳ بوده است. در سال ۷۵ به ۶/۱ رسید و پیش بینى مى شود که بین سال هاى ۷۸ تا ۸۱ به عدد یک برسد که این امر باعث مى شود بیشترین فشار را بر بنیه از کارافتادگان، سالمندان و معلولان وارد کند که قادر نیستند به هر علت، براى خودکارى دست و پا کنند و از کاستى منابع سازمان تامین اجتماعى که به واقع ارزشمندترین نهاد رفاهى کشور است به شدت آسیب خواهند دید.
سازمان بازنشستگى کشور، کمیته امداد امام خمینى(ره) و سازمان تامین اجتماعى سازمان هایى هستند که مى توانند ضمن حفظ شأن و منزلت فردى و اجتماعى فرد از کار افتاده و یا بازنشسته و خانواده او، حمایت مالى جامعه را براى آنها (سالمندان) مهیا کنند.
سازمان تامین اجتماعى در هر جامعه اى به عنوان متولیان حمایت از سالمندان شناخته مى شوند. اصطلاح تامین اجتماعى بیانگر تامین درآمدى است که به هنگام قطع درآمد به عللى از قبیل بیکارى، بیمارى یا حادثه جایگزین آن مى شود و همچنین شامل تامین درآمد براى کسانى مى شود که به علت پیرى بازنشسته شده اند و یا به سبب مرگ شخص دیگرى از حمایت محروم مانده اند و تامین مخارج استثنایى از قبیل هزینه هایى که به مناسبت، تولد، ازدواج یا مرگ پیش مى آید. اصولاً تامین اجتماعى یعنى تامین حداقل درآمد.
در حال حاضر سازمان تامین اجتماعى با تحت پوشش قرار دادن از یک سوم جمعیت کشور و بیش از نیم میلیون مستمرى بگیر بازنشسته، نقش اساسى را ایفا مى کند

بدیهى است اگر نظام تامین اجتماعى، فراگیر و با مسوولیت متمرکز و جدى دولت باشد مى باید پوشش همگانى براى نیروى کار، بیکاران، بیماران و سالمندان، نیازمندان، فقرا و کسانى که به هر دلیل به زیر خط معینى از درآمد سقوط مى کنند به وجود بیاید. فشار تهیدستى واقعیتى است قوى تر از انفجار بمب، فقر و تهیدستى مانع از آن مى شود که آدم ها به وظایف انسانى- اجتماعى خود عمل کنند.
در کشور ما امید به زندگى در حال افزایش است. کشور ما هم اکنون داراى سهم بالایى از نسل جوان است. این امر در آینده، نسبت بازنشستگان و کهنسالان را در جامعه زیاد مى کند اگر نسل حاضر در راستاى توسعه همزمان اجتماعى و اقتصادى فعال نشود وضع سالمندى مصیبت بارتر خواهد شد. بخش عمده اى از این توسعه از طریق تقویت و تمرکز، کارآمدى و فراگیرى نظام تامین اجتماعى کشور و نجات این نهاد ارزشمند از سقوط و ورشکستگى میسر مى شود.
طرحى به نام طرح گنجینه ها که با دستور شهردار تهران و توسط فرهنگسراى سالمند به نمایندگى از طرف سازمان فرهنگى هنرى شهردارى به مورد اجرا گذاشته شده است، شامل برنامه ها و مراحل مختلفى مى باشد که در اولین مرحله با صدور کارت منزلت، سالمندان (شهروندان ارشد) مى توانند از کلیه خدمات فرهنگى، هنرى و تفریحى، شهردارى ها و فرهنگسراها به صورت رایگان استفاده نمایند. این طرح از روز ۱۲ بهمن ماه ۱۳۸۳ همزمان با آغاز دهه مبارک فجر و روز ورود امام خمینى(ره) به میهن اسلامى به اجرا گذاشته شده است و مدت سه سال ادامه خواهد داشت. سالمندانى که کارت منزلت را دریافت مى کنند، مى توانند از خدمات رفاهى شهردارى شامل اتوبوس شرکت واحد، مترو، کتابخانه، مراکز تفریحى، ورزشى، هنرى و همچنین کلیه خدمات فرهنگسراها به صورت رایگان استفاده کنند. لازم به ذکر است که بر روى کارت منزلت نام و آرم هیچ سازمانى درج نشده است تا سازمان هاى دیگر هم از این طرح حمایت کرده و خدماتى که در آینده به شهروندان ارشد ارایه مى شود منحصر به خدمات مراکز شهردارى نباشد.
طرح گنجینه ها با اهداف احیا و اشاعه فرهنگ تکریم و بزرگداشت سالمندان، تحکیم و انسجام خانواده با محوریت سالمندان، ایجاد درک، درایت و آگاهى بیشتر افکار عمومى به حوزه سالمندى، نهادینه سازى روند حمایت از سالمندان، بسترسازى براى گسترش فضاها و فرصت هاى سالمندى، ایجاد شور و نشاط و افزایش امید به زندگى در بین سالمندان و بالاخره فعال سازى و افزایش مشارکت اجتماعى سالمندان برگزار مى شود.
به گفته آقاى عسگرى یکى از مسوولان مربوطه در فرهنگسراى سالمند در مرحله اول، این سالمندان مى توانند با مراجعه به دفاتر پستى و پرداخت هزینه خدمات پستى به مبلغ ۷۰۰۰ ریال، فرم هاى ثبت نام کارت منزلت را دریافت کنند.
پس از تکمیل فرم هاى مربوطه و ارسال مدارک لازم، کارت آنان صادر و از طریق پست به نشانى منازلشان ارسال خواهد شد. لازم به ذکر است که نحوه دریافت فرم ثبت نام و مدارک لازم فقط از طریق دفاتر پستى امکان پذیر خواهد بود و به فرم ها و مدارکى که خارج از چرخه پستى ارسال شود ترتیب اثرى داده نخواهد شد.
با توجه به مشکلات و تنگناهاى دوره سالمندى، از قبیل پایین بودن سرانه و شاخص بهره مندى سالمندان از فضاها و فرصت هاى اجتماعى به دلیل تغییرات جمعیتى و ویژگى هاى رشد جمعیتى آنان، دگرگونى ها و تغییرات کارکردهاى فرهنگى، اجتماعى سالمندان نسبت به گذشته، مطلوب نبودن جایگاه سالمندان در تصمیم گیرى ها و برنامه ریزى هاى خانواده و جامعه، زندگى دشوار سالمندان در خانواده معاصر به دلیل بافت جدید و متفاوت، آسیب پذیر بودن، زمینه حضور سالمندان در فعالیت هاى اجتماعى به دلیل کاهش درآمدها، افزایش اوقات فراغت، از دست دادن برخى توانایى ها، از دست دادن همسر، مطلوب نبودن نقش در جایگاه سالمندان به عنوان الگوها و گروه هاى مرجع جامعه، افزایش مشکلات سالمندان به دلیل کاهش سن بازنشستگى، طول سال هاى فراغت و عدم برخوردارى از شغل رسمى، رشد بسیار پایین فرهنگى سالمندان از سبد کالاى فرهنگى، مشخص نبودن جایگاه وضعیت آموزش و توانبخشى سالمندان و مطلوب نبودن جایگاه حقوقى سالمندان در سیاست گذارى هاى کلان فرهنگى، اجتماعى و رفاهى تلاش شده است، یک حرکت فرهنگى در حوزه سالمندى انجام پذیرد و با حمایت سایر سازمان ها تداوم یابد

ایرانیان و خانه های سالمندان در آلمان

در خانه‌هاى سالمندان آلمان چه مى‌گذرد؟ در کشورى که یک چهارم شهروندانش سنى بیش از ۶۰ سال دارند، برخورد با افراد مسن به گونه‌اى دیگرست تا کشورى مثل ایران با جمعیتى که ۷۰ درصدش سنی زیر ۳۰ سال دارند. موسسات مختلفى چون آسایشگاه‌ها و خانه‌هاى سالمندان مجهز، از دست آوردهاى گرانبهاى کشورى چون آلمان به حساب مى‌آید. در این خانه‌ها افراد سالمند زندگى مى‌کنند و در صورتى که سالمندى نتواند هزینه نسبتا سنگین این موسسات را بپردازد، دولت به کمک مى‌آید و این هزینه را تقبل مى‌کند. سرى مى‌زنیم به یکى از خانه‌هاى سالمندان در شهر کلن آلمان به نام «آندریاس» که ریاست آن را یک ایرانى به نام حسین پورمیرزایى به عهده دارد.
آندریاس بخشى از سازمان غیرانتفاعی «کلارنباخ‌وِ‌رک» در شهر کلن است که فعالیت‌هایش را بخصوص در زمینه‌ی پرستاری و نگهداری سالمندان متمرکز کرده است. پورمیرزایى از سال ۱۹۸۱ در بخش‌هاى مختلف «کلارنباخ ورک» مدیریت و مسئولیت خانه‌هاى سالمندان را به عهده داشته و از ده سال پیش تا کنون ریاست خانه‌ى آندریاس را به عهده دارد.

سال‌ها پیش به خاطر یکى از هموطنان ایرانى ِ معلول به او مراجعه کردم. آن زمان می‌خواستم براى این هموطن جایى در مرکز آندریاس بیابم و اکنون به او تلفن زدم تا با او در مورد موسسه‌ای که سال‌هاست رهبرى‌اش را به عهده دارد، صحبتى کنم و از تجربیاتش در این مورد بپرسم. هر دو بار با رویى گشاده به یاری‌ام شتافت و سوالاتم را با حوصله پاسخ داد.

از او در مورد تاریخچه‌ی خانه‌ی سالمندان در آلمان پرسیدم، از برنامه‌ی روزانه‌ی سالمندان، در مورد هزینه زندگى و هموطنان سالمند ایرانى که در این مرکز زندگى می‌کنند و همچنین پرسنل ایرانى و خارجى موسسه‌اش پرسیدم. ابتدا در مورد تاریخچه‌ی چنین مراکزى در آلمان گفت:

تاریخچه خانه‌ی سالمندان در آلمان:

”این مسئله‌ی خانه‌ی سالمندان در آلمان تاریخچه‌‌ای قدیمی دارد. خیلی قدیم‌ها، خانه‌های سالمندان به این صورت فعلی معنایی نداشت و معروف بود به خانه‌ی فقرا. به آنها می‌گفتند ”Armenhaus” یعنى خانه‌ی فقرا. این طرز تفکر، این اسم و مخصوصا نسلی که فعلا ما داریم از آنها نگهداری و پرستاری می‌کنیم با این فکر بزرگ شده‌اند که خانه‌ی سالمندان همان خانه‌ی فقراست، همان خانه‌ی بی‌کس‌هاست. امروزه شرایط اصلا، می‌خواهم بگویم از زمین تا آسمان فرق کرده، امروزه خدماتی که ارائه می‌شود و قیمت‌هایی که به این خانه‌های سالمندان باید پرداخت شود، گرانتر از یک هتل پنج یا شش ستاره‌ است. حالا ممکن است آن خدماتی که ما می‌دهیم قابل مقایسه با یک هتل پنج یا شش ستاره نباشد، برای اینکه ما بیشتر خدمات‌مان را روی تقاضاهاى پزشکی و خدمات طور دیگر می‌گذاریم، تا اینکه وقت‌مان را صرف سرویس غذا یا مثلا دکوراسیون بکنیم. اینکه یک عده ترس دارند، دلیلش این است که از دوران جوانی یا از سن‌‌های ۵۰ به بالا فکر کرده‌اند: اگر روزی مریض شدم، دختر دارم، پسر دارم و اینها باید از من نگهداری کنند همانطوری که من از آنها نگهداری کردم. اینست که برایشان سخت است که بعد از ۳۰ سال زندگی در یک خانه و یا در یک آپارتمانی، حالا دل از همه‌چیز بکنند و بیایند در یک موسسه‌ای که مقرراتی دارد و باید خودشان را با آن مقررات وفق دهند. مسایل دیگرى هم به این مشکلات پایه‌ای اضافه می‌شود، از جمله کارهای منفى‌اى که در بعضی از موسسات انجام می‌شود، مثلا می‌خواهم بگویم، آنجوری که باید و شاید خدمات نمی‌دهند، سرویس‌ نمی‌دهند، مردم را در روزنامه‌ها، در رادیو و تلویزیونها، همانطور که خودتان هم بهتر مطلع هستید، از خانه‌ی سالمندان می‌ترسانند. از یکطرف نباید عمومیت داد به این مسایل، زیرا در هر بخش ِ کاری، فرق نمی‌کند پرستاری باشد یا کار در رستوران، خوب و بد هست. منتها یک عده قبول می‌کنند که خب بچه‌های من هم خودشان زندگی دارند، باید کار بکنند و در طبقه‌ی چهارم پیش پسر یا دختر بودن، معنایش راحتی و خاطرجمعی نیست، (آنجا) نوه‌ها هستند و می‌خواهند یکجور دیگرى رفتار کنند، یکجور دیگرى راه بروند. اینست که این افراد خودشان با رضایت خاطر می‌آیند به خانه‌ی سالمندان، نگاه می‌کنند، سر ِ وقت و بموقع اطلاعاتی جمع می‌کنند و خیلی هم راضی‌اند. منتها، این را ما دائم تجربه می‌کنیم، می‌بینیم و می‌شنویم که خود سالمندان کمتر مسئله و مشکل با خانه‌ی سالمندان دارند تا بچه‌های‌شان. این خانواده‌ها هستند که احساس ناراحتى وجدان می‌کنند و به خودشان می‌گویند: حالا وقتی‌‌ست که باید به پدر و مادرمان می‌رسیدیم و پرستاری‌شان می‌کردیم، منتها به عللی نمی‌توانیم، گرفتاریم. (به علت‌های) شغلی، خانوادگی، مکانی و مالی امکانش را نداریم. آنها پیش خودشان احساس ناراحتی وجدان می‌کنند و این ناراحتی را منتقل می‌کنند به سالمندان.”

هزینه‌ی زندگی

سن سالمندانى که در این مرکز زندگى می‌کنند میان ۶۵ و ۹۸ سال است. این موسسه ۹۰ تخت دارد و در هر اتاق دو تخت قرار دارد، اما ۱۴ اتاق یک تخته هم در این خانه‌ی سالمندان وجود دارد. هزینه‌ی زندگى در این موسسه نسبتا گران است و به میزان سرویسى که این موسسه در اختیار سالمندان قرار می‌دهد، کم و زیاد می‌شود. پور میرزایى در این مورد می‌گوید:

”هزینه‌ی زندگی بستگی دارد به آن درجه‌ی کمکی که سالمندان می‌خواهند. می‌دانید که بیمه‌های پرستاری در آلمان سه درجه دارند (Pflegestufe)، درجه یک، درجه دو و درجه سه. درجه سه آن کسانی هستند که کمک خیلی زیادى لازم دارند. درجه یک آنهایی هستند که کمک کمتری لازم دارند. ما قیمت‌هایمان در آلمان روزانه است و بستگى به درجه‌ی پرستاریمان، در یک اتاق دوتخته ۹۰ یورو در روز است براى درجه‌ی پرستارى یک. برای درجه‌ی دو در اتاق دو تختی ۱۱۰ یورو، و برای درجه‌ی سه، که بیشترین وقت پرستاری را احتیاج دارد ۱۳۰ یورو در روز است.”

گفتنىست که بسیارى از مردم آلمان نگران پیر شدن جامعه‌ی خود هستند. آنها دلیل می‌آورند که در آینده با افزایش شمار سالمندانى که از عرصه‌ی چرخه‌ى تولید خارج می‌شوند، به تدریج میزان افرادى که باید کار کنند و خرج سالمندان را با پرداخت مالیات‌هاى‌شان بپردازند کمتر و کمتر می‌شود و ضرورتا فشار مالى به جوانان دائما افزایش می‌یابد. و این دولت است که باید با تکیه به بودجه‌ى عمومى کشور همچنان مخارج سرسام‌آور بیمارستان‌ها، مراکز نگهدارى سالمندان، آسایشگاه‌هاى مخصوص آنها، مراکز توانبخشى و هزینه‌هاى افرادى که در این مراکز کار می‌کنند را بپردازد؟

برنامه‌ى روزانه در خانه‌ى سالمندان:

برنامه‌ی روزانه‌ی سالمندان در خانه‌ی سالمندان آندریاس در شهر کلن آلمان چگونه است؟ از زمانى که از خواب برمی‌خیزند تا زمانى که دوباره به رختخواب می‌روند. پورمیرزایى توضیح می‌دهد:

”ما از ساعت ۷/۵ صبح تا ساعت ۱۰/۵ که بعضی وقت‌ها ۱۱ هم می‌شود (زیرا ما با انسان‌ها سر و کار داریم و نمی‌توانیم همه‌ی انسانها را سر ساعت و دقیقه‌ی معینی بیدار کنیم،‌ مرتب کنیم و سرویس بدهیم) زمان گذاشته‌ایم برای، بقول معروف، حمام‌کردن، دوش‌گرفتن، از تخت بیرون آوردن، دستشویی بردن، عوض کردن بانداژ و درست کردن تخت‌خواب سالمندان.

در این فاصله‌ى زمانی، سالن غذاخوری هم باز شده و هر کس که کارش تمام می‌شود، یا خودش می‌آید و یا به او کمک می‌شود تا لباس بپوشد و بعد آماده او را به سالن غذاخوری می‌آورند. صبحانه‌ی ما بصورت بوفه است. پرسنلى داریم که کمک می‌کنند در تهیه کردن و آماده کردن و یا کوچک کردن صبحانه. بعد از صبحانه، معمولا افراد یا در قسمت ورودی می‌نشینند و تلویزیون تماشا می‌کنند، یا با کسانی که می‌شناسند صحبت می‌کنند. مهمتر از همه اینست که تجربه می‌کنند چه کسی می‌آید، چه کسی می‌رود، چه کسی زود یا دیر آمد و یا هر کس چه لباسى به تن دارد. این خودش یک سرگرمی‌ست برای سالمندان. بعضی‌ها هم خودشان را با مجله، کتاب و یا تلویزیون سرگرم می‌‌کنند.

از ساعت ۱۰/۵ به بعد برنامه‌های کوتاهی هست مثل ژیمناستیک، تمرین راه رفتن، دسته‌جمعی راجع به مطالب روزنامه‌ها حرف زدن یا گپ زدن. از این برنامه‌ها هست تا ساعت ۱۲ ظهر. توی این فاصله ویزیت‌ دکترها انجام می‌شود، توی این فاصله کارهای پزشکی که باید انجام بشود انجام می‌گیرد. کسانی که می‌آیند برای ماساژ یا برای تمرین صحبت کردن و یا برای کارهای دیگر به ساختمان می‌آیند.

از ساعت ۱۲ ناهارست تا ساعت یک یا یک و نیم. بعد اکثرا می‌روند برای استراحتى کوتاه به اتاق‌های‌‌شان تا موقعی که وقت قهوه و چای اینها بشود.

بعد از ساعت سه و نیم، چهار بعدازظهر برنامه‌های دیگرى داریم مثل کنسرت. یکروز افراد با همدیگر کیک می‌پزند، یکروز بازی کارت داریم و یکروز هم در ساختمان‌مان بولینگ بازى می‌کنیم که توی آلمان به آن «Kegelbahn» می‌گویند. یکروز بعدازظهر بازی بینگو (دبلنا) هست، یکروز بعدازظهر در سالن غذاخوری فیلم سینمایی‌ داریم.

این برنامه‌ها ادامه دارند تا ساعت پنج و نیم که وقت غذای شب، وقت شام است که بازهم یک عده‌ای کمک می‌شوند و به سالن‌غذاخوری آورده می‌شوند. بازهم بوفه‌ است. سالمندان شام‌شان را می‌خورند.

بعد از شام عده‌اى تلویزیون نگاه می‌کنند، توی اتاقهای‌شان موزیک گوش می‌دهند. تا ساعت ۹ که عده‌ی زیادی آورده می‌شوند به رختخواب، چون اکثرا روی صندلی‌های چرخدار می‌نشینند و از نشستن خسته شده‌اند. به همین صورت از ساعت ۹ شب به بعد،‌ تقریبا ۹۵درصد سالمندان برای خواب روی تخت‌هاى‌شان رفته‌اند.”

توجه ایرانیان به خانه‌های سالمندان آلمان

ابتدا از آقاى از پورمیرزایى در مورد توجه ایرانیان به خانه‌های سالمندان می‌پرسم. می‌گوید:

”باید بگویم که توجه ایرانیان به خانه‌های سالمندان تا دوسال پیش خیلی کم بود، چرا که فکر می‌کنم سالمندانی که این اواخر یا به خاطر بچه‌های‌شان و یا بخاطر خودشان به خارج آمده‌اند، هنوز به آن سنی که احتیاج به کمک داشته باشند نرسیده بودند. اما الان در دوسال گذشته ما با یک استقبال ِ، خیلی بالا که نه، ولی استقبال زیادی روبرو شده‌ایم. چون فعلا شش سالمند ایرانی داریم و عده‌ی زیادی هم تلفن می‌کنند و می‌پرسند.”

مى‌گوید بسیارى از ایرانیان مقیم آلمان تاکید فراوان دارند تا در صورت جدایى از خانواده‌ی خود، به موسسه‌ی آندریاس بپیوندند و راه دور را از ایالت‌هاى دیگر آلمان به این مرکز تقبل می‌کنند. چرا؟ پورمیرزایى در این مورد می‌گوید:

”۵۰درصد پرسنل ما ایرانی هستند و چون مشکل زبان یکی از مهمترین مشکلات سالمندان ایرانی‌‌ست، ما می‌توانیم این مشکل را خیلی کمتر کنیم. ما در هر بخش سه تا چهار پرستار و کمک پرستار ایرانی داریم. همکارهای ایرانی ما نه از اینرو که من خودم ایرانی هستم و این را می‌گویم، بلکه به شهادت تعریف‌هایی که خانواده‌های آلمانی و همکاران آلمانی دیگرمان می‌کنند، رفتارشان (با سالمندان) بمراتب دوستانه‌تر و با احترام‌تر از دیگران است.

ما ایرانی‌ها، با یک دید دیگر به سالمندان نگاه می‌کنیم، با یک زبان دیگر صحبت می‌کنیم، طوری حرف نمی‌زنیم که چون شما معلول هستید، چون شما کمک لازم دارید، ما به خودمان اجازه می‌دهیم، بی‌احترامی کرده یا خدای ناکرده یکجور دیگرى حرف بزنیم.

در ضمن ایرانی‌ها از نظر فعالیت هم زرنگ هستند، چون اکثرا تحصیل‌کرده‌اند، با تجربه‌اى دیگر و نگاه دیگری می‌آیند در کادر پرستاری. این را من به شهادت همکاران آلمانی‌ام همیشه گفته‌ام که همکارهای ایرانی‌مان لااقل دیپلم دارند، لااقل دانشگاه رفته‌اند و لااقل چندین سالی در قسمت‌هایی کار کرده‌اند.

من همیشه شکر می‌کنم خدا را که توانسته‌ام در غربت یک کاری داشته باشم که بتوانم به هموطنانم کمکی بکنم، چه در مورد سالمندان‌شان و چه در مورد کار ِ‌ خودشان.”

خانم مهدی‌‌زاده ، یکى از پرستاران ایرانى خانه‌ی سالمندان ِ آندریاس، از هجده سال پیش در آلمان زندگى می‌کند. او در تایید صحبت‌هاى پورمیرزایى می‌گوید که به کارش عشق می‌ورزد و دلتنگى فقدان پدر و مادر را در شغل پرستارى براى سالمندان بر طرف می‌سازد. بخصوص به علت جو صمیمانه‌ای که در خانه‌ی آندریاس حکم‌فرماست، وجود هموطنانى که در کادر رهبرى این خانه هستند و چند سالمند ایرانى که در این مرکز به کمک‌هاى او محتاج‌اند، او را مترصد ساخت تا چهار سال پیش شغلش را از فروشندگى به پرستارى تغییر دهد و از شهر برگهایم به کلن بیاید و مشغول کار در این مرکز شود.

از خانم مهدی‌زاده توضیح بیشترى می‌خواهم. می‌پرسم چرا ایرانیان ِ مهاجر به این رشته شغلى علاقمندى نشان می‌دهند. می‌گوید:

”من احساس می‌کنم اون احساس و عاطفه‌ای که آدم به سالمندا داره و در اینجا فراموش شده، اون احساس پدرى که نداشتم، اون مادرى که از دست دادم، همیشه تو وجود من هست. اینا رو الان ندارم. من این احساسات رو توى اینا (سالمندا) پیدا می‌کنم. خیلى برام جالبه. احتمالا ایرانى‌هاى دیگه هم همین‌طورند و توى کشورى غریب و دور از وطن همین احساس رو دارند.”

رابطه‌اش را با سالمندان ایرانى می‌پرسم. می‌گوید:

”بله، خیلى مثبت، خیلى خوب. اینا هم خیلى احساس دلتنگى می‌کنند و وقتى ماها رو می‌بینند، به عنوان پرستارى که مواظبت از اونا می‌کنه، به عنوان پرستارى که ایرانیه و هم زبون خودشونه، همصداشونه، اینا احساس خیلى نزدیک‌ترى به ما دارند. (وقتى با ما هستند) دیگه اون دلتنگى رو به این شکل ندارند. رابطه با ما روشون خیلى تاثیر داره، آخه اینا هم دور از وطن هستن، دور از فامیلا هستن، احساس دلتنگى می‌کنند و اشک می‌ریزند و در چنین شرایطى‌ست که ما به عنوان کارمند ایرانى اینجا، بهشون اون اعتماد رو می‌‌دیم که این حالت‌ها رو نداشته باشند.”

پورمیرزایى ادامه می‌دهد: ”در یک موسسه‌ی بزرگی مثل موسسه‌ی ما در شهر کلن، الان رییس حسابداری‌مان یک خانم ایرانی‌ست، معاون قسمت تاسیسات‌مان یک مهندس ایرانی‌ست و حالا بغیر از خود من، سه ایرانى مدیر بخش‌هاى خدماتى هستند. این است که من همیشه افتخار می‌کنم به اینکه، خوب، ۲۶ سال پیش اولین ایرانی بودم که به این موسسه آمدم، ولی الان بعد از ۲۶ سال مهمترین قسمت‌های این تشکیلات بزرگ را ایرانی‌ها اداره می‌کنند.”

تجربیات منفى

با خود فکر می‌کنم که آیا مدیر و کارکنان یک خانه‌ی سالمندان فقط تجربیات مثبت از همکاران‌شان دارند؟ به نظرم این سخنان تاییدآمیز کمى اغراق‌آمیز می‌آید. از پورمیرزایى می‌پرسم که آیا او از همکاران ایرانى‌اش تجربیات منفى‌ای هم داشته؟ کمى فکر می‌کند و بعد با همان کلام قانع کننده‌اش می‌گوید:

”چرا که نه! چرا که نه! حتا بین ما ایرانی‌ها هم هستند کسانی که مجبور شده‌اند در خانه‌ی سالمندان کار کنند و ما با اینها بعضی وقت‌ها مشکلاتى نه خداى نکرده بزرگ، بلکه مشکلات کوچکی داریم که بعضی‌هایشان با زمان حل می‌شوند و بعضی‌هایشان هم نمی‌توانند حل بشوند. مثلا، تا افراد خودشان را با قوانین کاری آلمان، که تا حدودی خشک‌تر از ایران است، وقف بدهند، یک مقدار طول می‌کشد و مشکلاتی ایجاد می‌کند. و یا این که یک‌نفر فکر می‌کند باید حتما دستکش دستش بکند تا موی یک سالمندی را شانه کند، یا‌ نمی‌دانم، باید حتما جلوی دهانش یا دماغ‌اش را بگیرد تا بخواهد به یکنفر کمک کند، این مسایل، البته می‌گویم، بین آلمانی و ایرانی فرق ندارد و توی همه‌ی همکارانمان پیدا می‌شوند. ولی بعضی از هموطنان‌مان چون در گذشته شغل‌هایی، چه می‌دانم، تمیزتر، بالاتر و بهتر داشته‌اند، چه از نظر حقوقی و چه از نظر رتبه‌ای شغل‌هاى بهترى داشته‌اند، برای‌شان سخت می‌آید بیایند به عنوان یک کمک پرستار کار کنند.”

سالمندان ایرانى

از آقاى پورمیرزایى و خانم مهدی‌زاده می‌خواهم که در صورت امکان چند سالمند ایرانى را به من معرفى کنند تا با آنها نیز گفتگویى کنم و نظر آنها را بپرسم. امکان ارتباط با یکى از خانم‌هاى سالمند ایرانى بسیار مشکل است و پس از چند جمله به پایان می‌رسد:

”حال من خوبه، آره راضى‌ام، بد نیستم، قربون شما، گوشم سنگینه، نمی‌شنوم.” اما یکى از سالمندان مرد چند سوالم را به اختصار پاسخ گوید:

”من الان که حدود یک ساله اینجا هستم، توى ایران هم توى امیریه بودم. خیابون امیریه.”

مى‌گوید که شصت ساله است و چهار بچه دارد. می‌گوید: بچه‌هام اومدن، منم اومدم. سوال می‌کنم: بهتون سر می‌زنند؟ پاسخ می‌دهد: ”بله بله هر روز. هر روز ، در هفته یک دفعه، دو دفعه، اینجورا. میان سر می‌‌زنند. مى‌رم بیرون باهاشون.”

سوال می‌کنم: دلتون براى ایران تنگ نمی‌شه؟ جواب می‌دهد:

”چرا. چرا تنگ می‌شه. بله بله.” و اشک‌هایش جارى می‌شود
منبع
Link

خانه مادربزرگ کودکستان نیست


پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها دوست دارند و گاهی مجبورند ساعات زیادی با نوه‌هایشان تنها باشند و از آنها مراقبت کنند.
حتما قبول دارید که ارتباط بین نوه‌ها و پدربزرگ و مادربزرگ، ارتباطی بسیار صمیمی و نزدیک است.

پدرومادرهای دیروز، نوه‌ها را بخشی از وجود خودشان می‌دانند و به همین دلیل از صمیم قلب آنها را دوست دارند و با رضایت خاطر از آنها مراقبت می‌کنند. اگر فرزندان شما مجبورند بخش عمده‌ای از روز را در محل کار خود سپری کنند، با سپردن فرزندانشان به شما، اطمینان خاطر دارند که کودکان در محیط خانواده و تحت نظارت شما در امنیت هستند.
پدرومادر نقش مهمی در زندگی کودک بر عهده دارند و بسیاری از اطلاعات از شناختن رنگ‌ها گرفته تا آموزش قوانین اخلاقی و اجتماعی را باید پابه‌پای کودک به او آموزش دهند.

پدران و مادرانی که صبح تا بعدازظهر در محل کارشان حضور دارند و بعدازظهرها با وجود خستگی حاصل از کار، ساعات کمی را به‌منظور وقت گذاشتن برای کودکان در اختیار دارند، نقش شما را در مراقبت از نوه‌ها پررنگ‌تر می‌کنند. در حقیقت بخشی مهم از آموزش و تربیت کودک به شما واگذار خواهد شد.


ذهن‌را باید شست

از آن روزهایی که شما فرزندانتان را بزرگ کرده‌اید، سال‌های بسیاری گذشته است. قوانین رفتاری و اجتماعی تغییرات زیادی کرده است.

کودکان این روزها به تلویزیون، کامپیوتر، اینترنت و هزاران وسیله ارتباطی دیگر دسترسی دارند و بنابراین دیگر شما نمی‌توانید با بستن در منزل، از ذهن‌وفکرنوه‌تان در برابر موج اطلاعاتی که به او می‌رسد، محافظت کنید و یا به آن جهت دهید.

بنابراین می‌توانید با فرزندانتان در این مورد صحبت کنید و از راهکارها و پیشنهادهایی که آنها به شما می‌دهند، در طول ساعاتی از روز که نوه‌ها نزد شما می‌مانند، استفاده کنید. کتاب‌ها و برنامه‌های تلویزیونی نیز شما را در جریان جو و فرهنگ جاری جامعه قرار خواهند داد.


لوس کردن؛ هرگز

نوه‌هایتان را لوس نکنید. این چندان خوب نیست که نوه‌ها برای آمدن به منزل شما، لحظه‌شماری کنند به این دلیل که می‌دانند آنجا هرکاری دلشان خواست می‌توانند انجام دهند و هیچ قانون و باید و نبایدی وجود نخواهد داشت.
اگر پدرومادر کودک استفاده از وسیله‌ای را برایش ممنوع کرده است و یا به دلایلی ابزار یا وسیله‌ای را برایش خریداری نمی‌کند، این نشانه محبت نیست که به نوه‌تان اجازه دهید در منزل شما، قوانین تعیین شده از طرف پدرومادرش را زیر پا بگذارد و به عنوان مثال فیلم‌های خشن را تماشا کند و یا مثلا به گیم‌نت برود.

بدتر این است که شما دور از چشم والدین، ابزار و وسیله‌ای را که استفاده از آن برای کودک ممنوع شده است، برایش تهیه کنید. این کار نه تنها کودک را از کنترل فرزندانتان خارج خواهد کرد، بلکه کودک هم ادعا خواهد کرد هر روز چیزهای بیشتر و بیشتری را از شما بخواهد که تهیه بعضی از آنها از توان شما خارج است.

همواره تلاش کنید همسو با والدین و در تایید گفتار و رفتار آنها با کودک رفتار کنید. البته شاید به نظر شما برخی نکات قابل تجدیدنظر باشد و یا براساس تجربیات خود، راهکار بهتری داشته باشید، در این موارد بهتر است وقتی نوه‌تان حضور ندارد، این مطلب را با فرزندتان در میان بگذارید و رفتار و گفتارتان را با هم هماهنگ کنید.


گاهی <نه> بگویید

شما به عنوان یک فرد سالمند به دوران آرامش خود رسیده‌اید، قرار نیست در این روزهایی که توانایی جسمی و حوصله شما به اندازه سال‌های پیش نیست، تمام مسئولیت نگهداری نوه‌ها را بر عهده بگیرید.

بدترین کار این است که برای مراقبت و نگهداری از نوه‌هایتان وقت معینی قایل شوید، ساعات مشخصی از روز و برای روزهای خاصی از هفته.

مطمئن باشید که اگر درباره توانایی‌های جسمی و نیازتان به آرامش با فرزندانتان صحبت کنید، آنها این حق را به شما خواهند داد.

دوران بازنشستگی و سالمندی، فرصتی برای شماست تا استراحت کنید، به مسافرت یا زیارت بروید و به کارهایی که به آن علاقه‌مندید مانند باغبانی یا مطالعه بپردازید. توجه کنید شما پرستار نوه‌هایتان نیستید.

بنابراین برای نگهداری از نوه‌ها برنامه‌ریزی داشته باشید بسیار خوب است که به فرزندانتان کمک کنید و باری از دوش آنها بردارید ولی این درست نیست که تمام وقت‌تان را به این کار اختصاص دهید. شما باید گاهی <نه> گفتن را یاد بگیرید.

با پدرومادر همسوشوید

ممکن است نظر شما درباره مسائل مختلف تربیتی، اخلاقی،... با فرزندانتان متفاوت باشد. این تفاوت به فاصله بین 2نسل برمی‌گردد. هنگامی که نوه‌ها را که از نسل سوم هستند به این مجموعه اضافه کنیم، مسئله باز هم دشوارتر خواهد شد. شاید شما از قوانینی پیروی کنید که فرزندانتان از آنها پیروی نمی‌کنند و برعکس.

بنابراین یک‌سری بایدهای بعدازظهر برای کودک، فردا صبح در منزل شما به نباید تبدیل می‌شود؛ نوه شما در این میان، در یک دوگانگی سرگردان خواهد ماند. این دوگانگی رفتاری و ارزشی، برای کودکان که در مراحل رشد اخلاقی و شخصیتی هستند، بسیار خطرناک است.

بنابراین تلاش کنید تا جایی‌که امکان دارد، خودتان را با قوانین و باید و نبایدهای منزل کودک هماهنگ کنید تا در روند تربیت کودک اختلالی به وجود نیاید.


بازی کردن با یک کوچولو

تماس با کودکان و افراد جوان برای سلامت روحی و جسمی شما بسیار خوب است. پذیرفتن مسئولیت نگهداری از نوه‌ها در ساعاتی از روز و یا روزهایی از هفته، احساس سودمندی در شما را تقویت خواهد کرد. صحبت کردن با نوه‌ها و انتقال اطلاعات و تجربه‌های اجتماعی و فرهنگی با آنها، حس احترام به نفس را در آنها ایجاد می‌کند.

شاید شما از نظر توان جسمی، نتوانید مثل کودک یا نوجوان تحرک و جنب‌وجوش داشته باشید ولی می‌توانید با پذیرفتن ناتوانی‌های طبیعی خود و به کاربردن توان‌مندی‌های موجود، افسردگی را از خودتان دور کنید.

بازی با نوه‌ها، نه تنها از نظر روانی شما را شاد و شاداب خواهد کرد، بلکه با انجام حرکت‌ها و ورزش‌های بسیار سبک، به سلامت جسمانی خود نیز کمک کرده‌اید.

نکته‌ای که باید به آن توجه کنید مشکلات عضلانی- اسکلتی شما در این دوران است که موجب می‌شود در حین بازی با نوه‌هایتان بیشتر مراقب خودتان باشید. در سنین بالا، پوکی استخوان به سراغ بسیاری از سالمندان می‌آید و احتمال آسیب و شکستگی استخوان‌هایتان در صورت ضربه وجود خواهد داشت.

همچنین هنگام بازی با نوه‌ها مراقب چشم‌هایتان باشید چون کودکان گاهی بدون توجه، اشیا را پرت می‌کنند و امکان آسیب به چشم‌هایتان وجود دارد.

همواره از نوه‌هایتان بخواهید، اسباب‌بازی‌هایشان را از کف اتاق جمع کنند، چون ضعف بینایی و یا لرزش‌های بدن شما حین راه رفتن، امکان زمین خوردن شما در صورت برخورد با این وسایل را افزایش می‌دهد.‌

گلرخ ثریا

منبع

 

ورزش و سالمندان

ورزش برای اکثر سالمندان بالای 65 سال، بی‌خطر است. حتی سالمندانی که از بیماری قلبی رنج می‌برند نیز با رعایت برخی شرایط می‌توانند ورزش کنند. همه می‌دانند که ورزش در بهبودی بسیاری از این بیماری‌ها موثر است. با این حال اگر شما مطمئن نیستید که ورزش برایتان مفید و بدون خطر است و یا اینکه ورزش نمی‌کنید چون می‌ترسید برایتان بد باشد، حتما با پزشک خود مشورت کنید.

بسیاری از بیماران سالمند می‌خواهند بدانند که چگونه و از چه نوع ورزشی‌، باید شروع کنند. در شروع آنچه که مهم است این است که در درجه اول باید لباس و کفش مناسب ورزش بر تن و پا داشته باشید. بسیار مهم است که لباس راحت و اندازه باشد. کفش باید انحنای خوب برای نگهداری پا در موقعیت مناسب داشته باشد و در قسمت پاشنه پا، لائی مخصوص درون کفش را نسبتا کلفت انتخاب کنید، که جلوی ضربه و فشار را بر پاشنه پا بگیرد.

اگر تا به حال ورزش را آغاز نکرده‌اید بهتر است که آرام و آهسته ورزش کردن را آغاز کنید. و اکثرا با ورزش‌هایی شروع کنید که با انجام آن راحت‌تر هستید.

آرام‌آرام ورزش کردن را آغاز کنید. این سبب می‌شود که کمتر به خود آسیب بزنید و همین‌طور آرام ورزش کردن در ابتدای کار مانع بروز دردهای عضلانی اسکلتی می‌شود. به طور نمونه، راه رفتن یکی از بهترین ورزش‌هایی است که به ویژه برای آغاز کار بسیار ورزش خوبی است.

چندین نوع ورزش هستند که برای افراد سالمند بسیار سودمند: راه رفتن، شنا کردن، دوچرخه‌ سواری. اگر بتوانید به مدت 30 دقیقه ورزش‌های هوارسان را در بیشتر روزهای هفته و یا هر روز هفته انجام بدهید، بسیار سودمند خواهد بود. و همین طور ورزش وزنه‌برداری البته با وزنه‌های سبک، برای دو روز در هفته بسیار سودمند است.

قبل از هر ورزش به مدت 5 دقیقه بدن خود را گرم کنید. این کار، بدن را آماده ورزش خواهد کرد. آهسته راه رفتن و نرمش‌های سبک برای گرم شدن و آماده شدن بدن برای انجام ورزش روزانه خوب است و پس از تمام شدن ورزش نیز باید باز مدت 5 دقیقه نرمش سبک کنید و یا اینکه آهسته قدم بزنید. اگر در هوای گرم ورزش می‌کنید مدت زمان نرمش و یا آهسته راه رفتن را پس از تمام شدن ورزش روزانه اندکی بیشتر کنید.

به خاطر داشته باشید که ورزش فقط زمانی برای شما خوب خواهد بود که شما از نظر سلامت و تندرستی خودتان احساس خوبی داشته باشید. اگر پس از انجام ورزش احساس درد در عضلات و مفاصل خود کردید شاید به دلیل این باشد که یا زمان طولانی ورزش کرده‌اید و یا اینکه ورزشی سنگین‌تر از آنچه که برای شما مناسب است انجام داده‌اید در این مورد باید ورزشی سبک‌تر را جایگزین ورزش سنگین قبلی کنید و یا اینکه از مدت زمان ورزش بکاهید. و اگر این درد و ناراحتی بیش از یک دور باشد بهتر است که با پزشک خود مشورت کنید.‌اگر نکات ایمنی را رعایت کنید، کهولت سن به تنهایی مانع ورزش نخواهد بود و برعکس بسیاری از ورزش‌های ویژه دوران سالمندی وجود دارند و در بهبود و پیشگیری از پیشرفت‌ بسیاری از بیماری‌ها نیز موثرند.

منبع

 

طب نوین سالمندان

ایران کشور جوانی است. عدد جوانان ما نسبت به کل جمعیت عدد بالا‌یی است و این را سال هاست که همه می دانند و تکرار هم می کنند، اما آیا ما همیشه جوان خواهیم ماند. و پیش بینی می‌شود که جمعیت سالمند کشور از حدود 7درصد کل جمعیت کشور در حال حاضر به 10/7 درصد در سال 1404 افزایش یابد.

آیا نباید برای سال‌های آینده فکری کرد؟ یکی از مشکلات سالمندان در داخل کشور این است که هیچ تختی در بیمارستان‌های دولتی به سالمندان اختصاص داده نشده است و سالمندان بیمار در بخش‌های مختلف ارتوپدی، داخلی، نورلوژی و قلب و عروق بستری می‌شوند.

این در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان در هر بیمارستان عمومی بین 10 تا 20 تخت به سالمندان اختصاص یافته است.

مسئله دیگر طب سالمندی است. طب سالمندی در دنیا رشته‌ای محسوب می‌شود که با توجه به این تغییرات فیزیولوژیک در سالمندان برنامه بهداشتی و درمانی ویژه‌ای برای آنان ارائه می‌کند.

در ایران، پزشکان، بیماران سالخورده و دیگر گروه‌های سنی را در مطب معاینه و درمان می‌کنند، در حالی که در بسیاری از کشورها امر درمان بیمار سالمند برعهده گروهی از کارشناسان و پزشکان شامل متخصص تغذیه، گفتاردرمانی، مددکار اجتماعی، روان‌شناس، کار درمانگر، کارشناس فیزیولوژی، متخصص طب سالمندی و پزشک عمومی است.

نباید فراموش کرد بیماری در افراد سالمند چنانچه بدون تامین اجتماعی و بیمه باشد، موجب بروز مشکلا‌ت مادی و در پی آن مشکلا‌ت روحی و روانی در سالمندان می‌شود.

در طب نوین برای بیماران سالمند پس از معاینه به جای نسخه، برنامه درمانی تجویز می‌شود،‌ به این صورت که برای آنان پس از گذراندن مراحل حاد بیماری، در تخت‌های ویژه سالمندی در بیمارستان، برنامه فشرده‌ای مانند تغذیه، فیزیوتراپی خاص در سکته مغزی یا برنامه‌های روانپزشکی اجرا می‌شود.

از آنجا که جمعیت سالمندان کشور ما در حال افزایش است، باید برای تامین نیازهای آنان به ویژه مشکلات بهداشتی و درمانی، به صورت دقیق و با زمانبندی برنامه‌ریزی شود. با توجه به اینکه برخی از استان‌های کشورمان سالمند هستند و به تعبیر دیگر جمعیت سالمند بیشتری نسبت به سایر استان‌های کشور دارند،‌ هدف‌گذاری برای امور سالمندان باید صورت گیرد. براین اساس باید طرحی به منظور برنامه‌ریزی برای سالمندان در دراز مدت و طرحی به صورت اورژانسی تدوین شود.

براساس آیین نامه اجرایی قانون برنامه سوم توسعه ، سازمان بهزیستی کشور جهت مراقبت و نگهداری هر یک از سالمندان نیازمند در مراکز توانبخشی و نگهداری غیر دولتی می‌تواند تا 75 درصد هزینه سرانه تمام شده در بخش دولتی را بپردازد.‌

منبع

افسردگی در سالمندان

با توجه به افزایش سطح بهداشت عمومی و مراقبت‌های بهداشتی، در سال‌های اخیر طول عمر جمعیت جهان از جمله کشور ما رو به افزایش گذاشته و این بدان معنی است که جمعیت سالمند جهان، یعنی افراد بالا‌ی 65 سال، افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. این افزایش توجه بیشتری به مشکلات بهداشتی سالمندان چه از بعد جسمی و چه از بعد روانی را طلب می‌کند.

افسردگی بیماری است که بنا بر آمار جهانی در سال‌های نه چندان دور دومین علت ناتوانی بشر خواهد بود‌‌و مسلما جامعه سالمندان نیز از ابتلا به آن در امان نیست.

گر چه افزایش سن به تنهایی عاملی برای بروز افسردگی به شمار نمی‌آید اما از دست دادن عزیزان به ویژه همسر، دوری از فرزندان به‌ویژه در جوامع امروزی حتی در کشور ما که خانواده‌های گسترده جای خود را به خانواده‌های هسته‌ای داده‌اند، ابتلا به بیماری‌های جسمی مزمن، مصرف داروهای مختلف، افت قوای شناختی، همگی یک فرد سالمند را مستعد ابتلا به افسردگی می‌کند.

شایع‌ترین علایم افسردگی در سالمندان به شکل بی‌حالی، خستگی، عدم تمرکز، بی‌حوصلگی، دل و دماغ نداشتن، بیدار شدن مکرر از خواب، کاهش اشتها و دردهای جسمی است.

این بی‌تفاوتی و بی‌حوصلگی توام با بی‌توجهی به محیط گاهی چندان شدید می‌شود که اطرافیان تصور می‌کنند فرد دچار بیماری زوال عقل یا آلزایمر شده است.

بسیاری از سالمندان افسرده به جای اینکه از علایم روانی افسردگی شاکی باشند بیشتر شکایات جسمانی را مطرح می‌کنند که باعث مراجعات مکرر آنان به پزشکان مختلف و در صورت عدم تشخیص درست منجربه درمان‌های نابه‌جا می‌شود.
لا‌زم است به این نکته توجه شود که بیش از 80 درصد افراد بالای 65 سال دچار یک بیماری جسمی مزمن مثل آرتروز یا بیماری عروقی هستند. در این بیماران معاینات مکرر جسمی این اطمینان را به آنها می‌دهد که بیماری خطرناکی ندارند اما عموما می‌باید از روش‌های تشخیصی پرخطر احتراز کنند.

گفتن این نکته به بیماران که علایم آنها خیالی است نادرست است، باعث رنجش آنها می‌شود چرا که برای خودشان واقعی است.

درمان درد و رنج بیمار با درمان‌های روان‌شناختی چه دارو درمانی که باید شروع آن با دوز کم و تدریجی باشد و چه درمان‌های غیردارویی مانند روان درمانی است.در این مورد نقش خانواده، فرزندان و اطرافیان در فراهم کردن عزت نفس و درک این مهم که سالمندی مترادف معلولیت و وابستگی نیست، اهمیت ویژه‌ای دارد.

و نکته آخر اینکه اگر سالمند درد یا ناراحتی دارد باید به دنبال علت آن باشد و نباید فکر کند اینها خاصیت این دوران است و باید با کمک پزشکان و روان شناسان بر بیماری‌های جسمی و مشکلا‌ت روحی خود غلبه کند.‌

منبع