استعمال دخانیات و مصرف الکل در هر سنی و شرایطی مضر است و از جمله عوارض استفاده از آنها تشدید پوکی استخوان است.
به گزارش خبرنگار «بهداشت و درمان» خبرگزاری دانشجویان ایران، علاوه بر مساله سن یکی دیگر از عوامل بروز پوکی استخوان «یائسگی» است بنابراین زنان سالمند بیشتر از مردان سالمند به پوکی استخوان مبتلا میشوند.
برای جلوگیری از ابتلا به پوکی استخوان بایستی به طور منظم ورزش کرد چون ورزش یکی از عوامل مهم برای قرار گرفتن کلسیم در داخل استخوان و محکم شدن استخوانها میشود.
همچنین، در نظر داشته باشید که قبل از آغاز هرگونه تمرین ورزشی برای آگاهی از وضعیت استخوانهای خود با پزشک مشورت کنید.
شیر منبع خوبی برای کلسیم است اما به خاطر داشته باشید که اضافه کردن چای، پودر نسکافه، پودر کاکائو و قهوه به شیر مانع از جذب کلسیم میشود.
بر اساس این گزارش مواردی که مانع جذب کلسیم در بدن میشود شامل شربتهای کاهنده اسید معده، نوشابههای گازدار و استعمال دخانیات و الکل می باشد .
مقدمه:
استئوپروز شایعترین بیماری متابولیک استخوان است که با بالا رفتن امید به زندگی اهمیت آن به عنوان یک معضل بهداشت عمومی بیش از پیش شناخته شده است. آمار موجود نشان دهنده ابتلاء بیش از75میلیون نفردر اروپا، ژاپن وایالات متحده به این بیماری میباشد. هزینه های تحمیل شده ناشی از این بیماری در امریکا2/5 میلیارد دلار در سال تخمین زده شده که شامل هزینه بستری در بیمارستان، مراقبت سرپایی، خدمات پرستاری، درمانهای دارویی وروزهای کاری از دست رفته است. بجز افزایش احتمال مرگ در مبتلایان، شکستگیهای استخوانی، زمین گیرشدن وعوارض ثانوی ناشی از آن، درد کمر وکاهش قد برای سلامتی سالمندان تهدید کننده میباشد. لذا پیشگیری از این بیماری برای حفظ سلامتی، کیفیت زندگی واستقلال در دوران سالمندی ضروری است.
تعریف استئو پروز:
بیماری سیستمیک اسکلتی که منجربه کاهش توده استخوانی وتخریب میکروسکوپی نسج استخوان وافزایش شکنندگی آن میشود. این بیماری در مراحل اولیه بدون علامت بوده وغالبا تا زمان شکستگی استخوان تشخیص داده نمی شود.
ریسک فاکتورهای استئوپروز:
1-جنس زن:
حداکثر تراکم استخوانی1 ( PBM ) در زنان کمتر ازمردان است. همچنین تغییرات هورمونی پس از یائسگی دربروز استئوپروز تاثیر گذار است. از سوی دیگرمتوسط طول عمردر زنان بیش از مردان است ودر نتیجه کاهش توده استخوانی درآنها بیشتر خواهد بود. با بالا رفتن امید به زندگی در بسیاری از نقاط جهان زنان بیش از یک سوم عمرخود را پس از یائسگی طی می کنندکه این روند بخصوص درآسیا با توجه به جمعیت انبوه قابل ملاحظه است. لذا درمجموع شیوع استئوپروزدر زنان سه برابر مردان میباشد.
2-سن:
با افزایش سن خطربروز استئوپروز بالا میرود به نحوی که تا 75 سالگی 30% زنان سفید پوست دچار استئوپروز میشوند.
3-نژاد:
زردپوستان وسفید پوستان در مقایسه با سیاه پوستان از توده استخوانی کم تراکمتری برخوردار هستند.
4-کاهش هورمونهای جنسی:
هورمونهای جنسی بر روی رشد استخوان موثر هستند. تولید آنها کمی قبل از بلوغ وپس از آن افزایش پیدا میکند. هر چند سیر زمانی تولید آنها کاملا با رشد توده استخوانی تطابق ندارد. استروژن برای بدست آوردن حداکثر PBM و درحفظ آن در هردو جنس ضروری است. کاهش آن عامل اصلی استئوپروزدر زنان پس از دهه پنجم زندگی است. تاخیر در بلوغ در پسران ودختران PBM را کاهش میدهد وهمچنین آمنوره ثانوی ویائسگی زود رس(زودتر از 45سالگی)سبب کاهش PBM وافزایش استئوپروزمیشود.
5-عوامل ژنتیک:
نقش توارث از نوع پلی ژنیک در تراکم معدنی استخوان2( BMD )شناخته شده است. این تاثیردرتراکم فقرات کمری، گردن استخوان ودیستال ساعد بیشتر و در پروگزیمال فمور وساعدکمتر مشهود است.
6-ابتلا به بیماری ها ومصرف داروها:
پرکاری تیروئید، هیپرپاراتیروئیدیسم، سندرم کوشینگ(ومصرف کورتیکواستروئیدها)، دیابت وابسته به انسولین، بیماری های گوارشی، بیماری های متابولیک وتغذیه ای، سرطانها ومصرف داروها(مانند ضدتشنجها وداروهای ضد سرطان)سبب افزایش بروز استئوپروز میشود.
7-رژیم غذایی:
الف-کلسیم: مصرف کلسیم درکودکان، سن بلوغ وزنان قبل از یائسگی سبب افزایش تراکم استخوان میشود. همچنین مطابق بعضی مطالعات با هرگرم مصرف اضافی کلسیم ، خطرشکستگی استخوان لگن 25% کاهش پیدا میکند.
ب-ویتامین D : کمبود آن سبب افزایش هورمون پاراتیروئیدوتخریب استخوان میشود. تجویز مقدار کم ویتامین D در آسایشگاههای سالمندان منجر به کاهش خطرشکستگی غیر مهره ای، افزایش توده عضلانی وکاهش خطر وعواقب سقوط شده است.
پ- پروتئین: مصرف محدودپروتئین سبب افزایش خطر سقوط به علت اختلالات تطابق وکاهش قدرت عضلانی میشود. از سوی دیگر باکاهش لایه محافظ بافت نرم، نیروی موردنیاز برای شکستن استخوان کم میشود.
ت-فسفر: کاهش مصرف کلسیم همراه با میزان بالای فسفر (که در بعضی نوشابه های گاز دار وجود دارد )به علت جایگزین شدن نوشابه به جای شیر و نیز افزایش ترشح هورمون پاراتیروئید روی تراکم استخوان تاثیر منفی دارد.
ث-ویتامین K: در سنتز پروتئینهای استخوانی بخصوص استئوکلسین نقش مهمی دارد و کمبود آن میتواند سبب افزایش شکنندگی استخوانها مخصوصا استخوان لگن شود.
ج-ریز مغذی ها وویتامین ها: منیزیم در ساختمان وعمل هورمون پاراتیروئیددخالت داشته وبه صورت غیر مستقیم روی متابولیسم استخوان تاثیرگذار است. سایر ریز مغذی ها مانند روی، منگنز، فلوراید، مس وآلمینیوم و ویتامینهای 6 B12- B و C نیزدر متابولیسم استخوان نقش دارند.
8- سابقه شکستگی قبلی: سابقه شکستگی استئوپروتیک قبلی در فرد ویا شکستگی استخوان لگن در مادر فرد، خطرشکستگی بعدی را در هر دو جنس افزایش میدهد.
9-مصرف سیگار: سبب یائسگی زودتر، کاهش وزن وتخریب استروژن میشود.
10-مصرف الکل: بر متابولیسم پروتئین وکلسیم، تحرک فرد وفعالیت غدد جنسی موثر بوده واثرسمی روی استئوبلاست ها دارد.
11-بی تحرکی: ورزش سبب افزایش رشد استخوانی بخصوص در کودکی ودوران بلوغ میشود به نحوی که تراکم استخوانی بستگی به سطح فعالیت معمول روزانه دارد.
12-ورزش شدید: ورزش بسیار سخت و شدید به علت تبعیت ورزشکار از یک برنامه غذایی خاص ویا تاخیر بلوغ به علت اختلالات هورمونی ناشی از فعالیت شدید، خطر استئوپروز را افزایش میدهد.
13-بی اشتهایی عصبی: دراین افراد عوامل تغذیه ای واختلالات هورمونی در بروزاستئوپروزموثر است.
14-کاهش BMI 3 : کم بودن BMI سبب کاهش PBM (احتمالا ناشی ازکاهش تولید محیطی استروژن توسط بافت چربی) میگردد.
علائم بالینی استئوپروز:
استئوپروز هیچگونه علائم هشداردهنده ای ندارد و معمولا بیماران تا قبل از شکستگی استخوانها علامتی ندارند. بنابراین علامت اصلی استئوپروزهمان عارضه آن یعنی شکستگی است. ریسک فاکتورهای شکستگی شامل کم بودن تراکم استخوانی و فشار به اسکلت دراثر تروما یا فعالیت روزانه میباشد. شایعترین نوع تروما درشکستگیهای استئوپروتیک، سقوط یا زمین خوردن( fall )است. ریسک سالانه سقوط در زنان 85 سال به بالا 50% ودر مردان سالمند 33 % است.50%موارد سقوط به علت اختلال عملکرد اعضا مانند کاهش ادراک اندامهای تحتانی، اختلال در راه رفتن، کاهش کنترل وضعیت، ضعف عضلات، کاهش رفلکسها وکاهش دید است. بیماری های مزمن مانندمشکلات عصبی، قلبی، حوادث عروقی مغز، بی اختیاری ادرار، افسردگی، اختلالات شناختی ومصرف داروهای آرام بخش و ضد افسردگی نیز خطرسقوط را افزایش میدهند. مسائل محیطی مانند نورکم وسطوح لغزنده نیز در افزایش خطر زمین خوردن موثر هستند. احتمال شکستگی به جهت ونوع زمین خوردن، نرم یا سفت بودن محل وتراکم استخوان بستگی دارد. همچنین بدون توجه به سن، میزان شکستگی در زنان پس از یائسگی3 برابر مردان است به نحوی که خطرشکستگی در طول عمر یک زن سفید پوست 15%میباشد. شایعترین محلهای شکستگی، لگن ،مهره ها وساعد هستند. جدی ترین، کشنده ترین، پرعارضه ترین وپرهزینه ترین آنها شکستگی لگن است که معمولا ناشی از تروما بوده وگاه خود به خود رخ میدهد. سن متوسط رخداد آن در کشورهای پیشرفته 80 سالگی ودرکشورهای در حال توسعه کمتر است. شکستگی لگن بطور متوسط نیاز به 30 روزبستری دارد.20 %بیماران در سال اول شکستگی عمدتا در اثربیماری زمینه ای قبلی فوت کرده،20%نیاز به بستری طولانی در آسایشگاه پیدا کرده وتنها یک سوم بازماندگان به حد اولیه توانمندی خود میرسند. شکستگی مهره در زنان بخصوص در سن بالاتر بیشتررخ میدهد. بر اساس بررسی های رادیولوژیک 26-19% زنان سفید پوست پس از یائسگی تغییر شکل مهره هابخصوص در وسط فقرات پشتی و یا محل اتصال مهره های توراسیک به کمری دارند. بر خلاف شکستگی هیپ، میزان مرگ دراین افراد زیاد نیست ولی کیفیت زندگی شدیدا مختل میشود. علاوه براستئوپروز درشکستگی ستون فقرات بخصوص در مردان، فشارهای شغلی، تروماها و تصادفات را باید در نظر گرفت. شکستگی ساعد معمولا در اثر زمین خوردن رخ میدهد. میزان آن در زنان5 سال پس از یائسگی با لارفته وحداکثر آن در 70-60 سالگی است وپس از آن مجددا کاهش پیدا میکند. مرگ ومیرنادر ولی این نوع شکستگی دردناک است و به6-4هفته ماندن در گچ وگاه جراحی نیاز دارد.
روشهای اندازه گیری تراکم استخوان:
1) single-and dual X-ray absorptiometry) SXA,DXA):
روشهای اندازه گیری میزان ماده معدنی استخوان هستند. DXA در استخوان بهترین روش استاندارد تشخیص استئوپروز با د قت بیش از 90% است. این روش در پیش بینی رخداد شکستگی نیزکمک میکند.
2)QUS) quantitative ultrasound):
مزیت آن در نداشتن اشعه یونیزه است.
3)QCT) ) quantitative computed tomography ):
روش تشخیصی دیگری است که برای مناطق بالاتر از گردن استخوان ران قابل استفاده نمیباشد.
4)رادیوگرافی ساده:در کشورهایی که سایرروشها در دسترس نیست، قابل استفاده است.
5) MRI)magnetic resonance imaging ):
بدلیل پیچیدگی وهزینه زیاد عمدتا در تحقیقات مورد استفاده قرار میگیرد.
طبقه بندی استئوپروز:
WHO براساس یافته های DXA افراد را به چهار گروه تقسیم میکندکه در این تقسیم بندی معیار بر اساس پیشنهاد بنیاد بین المللی استئوپروز، BMD زنان29-20 ساله است.
1-نرمال: میزان BMD بالاتر از 1- انحراف معیار ( SD ) از میانه (mean) بالغین جوان است. Tscore≥-1SD
2-استئوپنی یا کاهش توده استخوان: میزان BMD پایین تر از 1- و بالاتر از 5/2- انحراف معیار از میانه بالغین جوان است. 1SD>Tscore>-2/5SD
3- استئوپروزیا پوکی استخوان: میزان BMD مساوی یا پایین تر از 5/2- انحراف معیار از میانه بالغین جوان است. Tscore≤-2/5SD
4- استئوپروزشدید یا تثبیت شده established or severe ) BMD ): مساوی یا پایین تر از 5/2- انحراف معیار از میانه بالغین جوان که همراه با یک یا چند شکستگی استخوانی باشد.
تقسیم بندی استئوپروز بر حسب علت:
1- استئوپروزاولیه یا ایدیوپاتیک که خود دوگروه است:
الف-تیپ1: در زنان پس از یائسگی و در مردان در صورت کاهش تولید آندروژن رخ میدهد.
ب-تیپ2: ناشی از تشدید فرایند فیزیولوژیک کهولت سن بوده ودر سن بالای 65 سال در زنان ومردان رخ میدهد.
2- استئوپروزثانویه که ناشی از بیماری یا مصرف داروهامیباشد.
پیشگیری ودرمان:
دودسته دارویی وغیر دارویی است.
1-مداخلات غیر دارویی:
الف-رژیم غذایی: مطابق شواهد موجوددر کودکان درصورت رعایت یک رژیم غذایی متعادل، نیازی به تجویز کلسیم اضافی نمیباشد. لیکن در کودکان با رژیم کم کلسیم و یا دچار عدم تحمل مواد لبنی، تغییررژیم غذایی و یا تجویز مکمل کلسیم کمک کننده است. در زنان جوان قبل از یائسگی تجویز کلسیم سودمند است که حداکثر تاثیر آن نیزدر سال اول درمان است. میزان توصیه شده در منابع مختلف متفاوت بوده ولی معمولا در سن50-19 سال مصرف روزانه 1000 میلی گرم ودر سن70-51 سال 1500-1200 میلی گرم کلسیم توصیه میشود. برخی مطالعات حاکی از کاهش سرطان کولون، کاهش فشار خون وکاهش چربی خون در اثر مصرف کلسیم میباشد. در سالمندان کاهش قدرت روده در جذب کلسیم، کاهش تماس با آفتاب و کاهش قدرت پوست در ساختن ویتامین D، کاهش مصرف لبنیات، کاهش توانایی نفرونها در پاسخ به پاراتورمون وبازجذب کلسیم و در نهایت کاهش فیلتراسیون گلومرولی وهیپرپاراتیروئیدیسم مزمن منجر به تعادل منفی کلسیم دراستخوانها میشود. لذا افزایش مصرف کلسیم یک استراتژی مهم ونسبتا آسان در مقایسه با بقیه راهکارها در پیشگیری از استئوپروز درسالمندان است.میزان توصیه شده در سالمندان800-600 واحد ویتامین D و1200 میلی گرم کلسیم روزانه میباشد.
تجویزپروتئین در سالمندان دچار شکستگی سبب کاهش مدت بستری وتسریع بهبودی میشود.
ب-ورزش:ورزش در حد متوسط در تمام طول عمر بخصوص در دوران کودکی وبلوغ توصیه میشود. ورزشهای معطوف به نیمه فوقانی بدن در استحکام استخوانها بیشترموثر هستند.
پ-به حداقل رساندن مصرف گلوکوکورتیکوئید
ت-سایر موارد تغییر در شیوه زندگی که شامل قطع سیگار و الکل، نگهداشتن وزن بدن در حد مطلوب وکاهش خطر سقوط در سالمندان میباشد.
به طور کلی استراتژیهای پیشگیری بخصوص در کشورهای در حال توسعه که نه امکانات تراکم سنجی دارندونه بسیاری از داروها در دسترس میباشد،تنها راه انتخابی هستند. تلاش این استراتژی هادر جهت افزایش BMD با مداخلات در سطح ملی وبا تشویق ورزش و افزایش مصرف کلسیم وحذف ریسک فاکتورهایی همچون مصرف سیگار والکل است.
2-مداخلات دارویی:
عمده این مداخلات در زمان پس از یائسگی بررسی شده است وممکن است در مردان ویا افراد با سایر انواع استئوپروز مفید نباشد. تمام بیمارانی که اقدامات دارویی را دریافت میکنند، باید مکمل کلسیم وویتامین D را نیزبه میزان کافی دریافت نمایند.
الف-استروژن:در مطالعات مختلف مصرف استروژن همراه کلسیم مانع از دست رفتن استخوان وکاهش شکستگی شده است. مدت درمان مشخص نبوده ولی احتمالا درمان طولانی مدت متناوب یا مداوم مورد نیاز است. مصرف استروژن بیش از 5 سال ،خطر بروز سرطان سینه را افزایش میدهدومصرف آن به تنهایی خطر سرطان اندومتر را نیزبالا میبرد که با افزودن مقدار کمی پروژسترون این خطر بر طرف میشود. استروژن در زنان دچار سرطان سینه، رحم، سرطانهای وابسته به استروئید، ترومبوفلبیت، ترومبوآمبولی وخونریزی نامشخص پس از یائسگی نباید به کار رود. وجودسرطان سینه دروابستگان درجه اول نیزگاه مورد منع مصرف آن اعلام میگردد. زنانی که استروژن دریافت میکنند، باید مرتبا با ماموگرافی ومعاینه پستان کنترل شوند. در هر صورت تصمیم درمورد شروع استروژن درزنان، نیازمند مشاوره ومعاینه دقیق و قضاوت درمورد منافع ومضرات آن است.
ب-مدولاتورهای گیرنده های استروژنSERM ) selective estrogen receptor modulators ):از این گروه میتوان از tamoxifen و raloxifen نام برد.
پ- Bisphosphonate : داروهای آنالوگ پیروفسفات که مانع جذب و تحلیل استخوان میشوند مانند etidronate ، alendronate و risedronate .
ت-کلسیتونین: به صورت تزریق زیر جلدی واستنشاقی در دسترس است.
ث-متابولیتهای ویتامین D
ج-فلوراید: مطالعات انجام شده نتایج متناقضی دربرداشته اند.لذا مجوز FDA را دریافت نکرده وصرفا درتحقیقات کاربرد دارد. استفاده از آن در نواحی با فلوراید بالا در آب نیازمند احتیاط بیشتری است.
چ-تیازید: دیورتیکی است که باعث کاهش ترشح کلسیم از ادرار، افزایش تراکم استخوان وکاهش شکستگی میشود. عمدتا نقش پیشگیری داشته و درصورت تثبیت استئوپروز، به تنهایی تاثیرکمی در درمان دارد.
ح-استروئیدهای آنابولیک: شامل آنالوگهای تستوسترون که در بعضی مطالعات سبب کاهش شکستگی شده است.
خ-ویتامین K : در برخی تحقیقات سبب کاهش تحلیل استخوان ومیزان شکستگی شده است.
د-هورمون پاراتیروئید: در برخی پژوهشها سبب افزایش تراکم استخوان شده ولی فعلا برای استفاده بالینی در دسترس نمیباشد.
ذ-لامپ اشعه ماوراءبنفش ( UV ): در افزایش تولید ویتامین D در سالمندان بخصوص در آسایشگاهها موثر بوده است.
ر- کمربند محافظ هیپ( hip protector girdle ): میزان شکستگی هیپ را درآسایشگاههای سالمندان دانمارک کم کرده است.
برای مقابله با استئوپروز به عنوان یک معضل عمده سلامتی و یک اپیدمی خاموش، باید برنامه ای در سطح ملی با مشارکت مستقیم وزارت بهداشت، دانشگاههای علوم پزشکی، مجامع علمی وموسسات بیمه با همکاری سازمانهای بین المللی طراحی گردد که در آن وظایف عموم افراد جامعه، سازمانهای بین المللی، پزشکان، سیاستگزاران سلامت و بهداشت و موسسات تحقیقاتی جهت استئوپروز تعریف وتدوین شده باشد.
گردآوری، ترجمه وتنظیم: دکتر سوسن محمودی،رئیس گروه تغذیه ،بهداشت و تنظیم خانواده
با فعالیت ورزشی می توانید قدرت عضلانی خود را افزایش و سفتی مفاصل را کاهش دهید، انعطاف پذیری را بهبود ببخشید و وضعیت خلقی و اعتماد به نفس را افزایش دهید.
چنانچه به درد مفاصل و احیاناً التهاب آنها مبتلایید، ورزش می تواند به شما کمک کند. شاید باور کردن آن مشکل باشد، اما کارشناسان معتقدند حرکات مفاصل می تواند درد را تخفیف دهد.
پزشکان معتقدند ورزش باعث تقویت عضلات اطراف مفاصل می شود و در نتیجه تنش مفاصل را کاهش می دهد. همچنین، ورزش سفتی مفاصل را کاهش می دهد و باعث تحکیم مفاصل و خاصیت انعطاف پذیری آنها می شود. ورزش می تواند سطح خلقی و اعتماد به نفس شخص را نیز ارتقا دهد. ورزش باعث خواب بهتر نیز می شود و در عین حال وزن را نیز تحت کنترل در می آورد و انرژی بیشتری به شما می دهد علاوه بر تخفیف دردهای ناشی از آرتریت، ورزش می تواند سایر مشکلات سلامتی مانند دیابت، پوکی استخوان و ناراحتیهای قلبی را کاهش دهد.
ولی به خاطر داشته باشید که اگر به تازگی تصمیم به ورزش کردن گرفته اید، به آرامی شروع کنید و هرگز عجله نکنید.
٭ قبل از شروع حرکات ورزشی، حتماً بدن خود را گرم کنید
تفاوتی نمی کند که از آرتریت رنج می برید یا نه، حتماً قبل از شروع بدن خود را گرم کنید، پرداختن به یک فعالیت ورزشی بدون گرم کردن عضلات، باعث درد و آسیب می شود.
با وجود آرتریت، شاید بهتر باشد فعالیتهای فوق العاده تری انجام داد تا مفاصل به اندازه کافی گرم شوند. بسیاری از مردم تلاش می کنند قبل از شروع فعالیت ورزشی، با دوش گرم گرفتن و یا استفاده از کیسه های آب گرم، مفاصل خود را گرم و آنها را به اندازه کافی نرم نمایند.
حرکات ورزشی، عضلات را گرم می کنند. مثلاً می توانید برای آماده شدن برای یک فعالیت ورزشی نظیر شنا کردن یا پیاده روی، به مدت کوتاهی پیاده روی یا شنا کنید. فقط خیلی آهسته این کار را انجام دهید. حرکات کششی نیز قبل از هر ورزشی می توانند مفید واقع شوند. چند حرکت کششی در بالاتنه انجام دهید و چند بار خم و راست شوید، به طوری که زانوهایتان صاف باشد. سعی نکنید انگشتان پای خود را لمس کنید.
٭ فعالیتهای ورزشی برای آرتریت
گروهی از کارشناسان، فعالیتهای زیر را برای گرم کردن در آرتریت توصیه می کنند که هر کدام را می توانید 3 تا 5 بار تکرار کنید.
- به پهلوها خم شوید، دستها را بر روی کمر بگذارید، از کمر به هر کدام از طرفین خم شوید و سپس به بالا برگردید. در طرف مقابل هم تکرار کنید.
- شانه را بالا بیندازید، هر دو شانه یا یکی از آنها را به سمت گوشهایتان بالا و پایین بیاورید و این عمل را تکرار کنید.
- حرکات دورانی در بازوهایتان انجام دهید، دستهایتان را به طرفین باز کنید، سپس بازوهایتان را به سمت جلو بیاورید و بعد به سمت عقب ببرید.
- پاهایتان را به اندازه عرض شانه ها باز کنید و انگشتان پاها را تا حدودی به بیرون متمایل کنید. ابتدا به سمت چپ و سپس به سمت راست بدنتان بچرخید.
٭ فعالیتهای تقویت کننده برای مبتلایان به آرتریت
کارشناسان معتقدند تقویت عضلات حتی با جابجایی وزنه های کوچک، استفاده از میله های فنری و حتی بلند کردن ظرفهای یک لیتری آب، حاصل می شود. تقویت عضلات حتی زمانی که روی صندلی نشسته اید و به تماشای فیلم می پردازید، قابل دستیابی است. در صورتی که می خواهید یک برنامه تقویت عضلات دست را انجام دهید، از وزنه هایی استفاده کنید که بتوانید 12 تا 15 بار آنها را جابجا نمایید. مطمئن باشید که این وزنه ها به شما آسیبی نمی رسانند.
حرکات چرخشی درعضلات تاکننده
- آرنجهایتان را در طرفین خود به صورت خم نگهدارید، در حالی که بازوهایتان را در طرفین بدنتان نگهداشته اید، آنها را به سمت شانه بالا بیاورید، سپس به حالت اولیه برگردانید و با دست مقابل این عمل را تکرار کنید.
- حرکات بازوها در طرفین: در حالی که دستهایتان در طرفین شما هستند، به آرامی بازوهایتان را تا حد شانه ها بالا بیاورید، سپس پایین برده و تکرار کنید.
- فشار بر دیوار: این حرکت بخصوص برای افرادی که قدرت فشار دادن کمی دارند، بسیار مؤثر است.
در حالی که حدود 30 سانتی متر از دیوار فاصله دارید، دو دست خود را در حالی که کمی بیشتر از عرض شانه باز کرده اید، بر روی دیوار بگذارید. سینه خود را به دیوار نزدیک کنید و سپس به عقب برگردید.
٭ حرکات ایروبیک برای آرتریت
برای هر فرد بزرگسال، چه مبتلا به آرتریت باشد یا نه، سی دقیقه برنامه ورزشی در روز حداقل سه بار در هفته توصیه می شود. البته، شما می توانید آن را به زمانهای کوچکتر تقسیم کنید و حاصل جمع را به مقدار کل برسانید. ابتدا با 5 تا 10 دقیقه شروع کنید و سپس به تدریج زمان را افزایش دهید.
- پیاده روی، دوچرخه سواری، شنا و یوگا برای مبتلایان به آرتریت توصیه می شود. ورزشهای آبی بخصوص به خاطر لطافت آب، حالت شادابی و شناوری آنها، ایده آل هستند. در واقع، این یک روش مناسب برای گرم کردن و تقویت عضلات و مفاصل می باشد. علاوه بر اینکه می توانند باعث افزایش قدرت عضلانی شوند.
- چشمه های معدنی و استفاده از وانهای آب گرم، کاملاً آرامش بخش هستند و اجازه فعالیتهای ورزشی سبک را می دهند. اما باید توجه داشت که افراد سالمند مستعد افزایش دمای بدن و حالت گرمازدگی هستند، لذا استفاده از وانهای آب گرم باید کوتاهتر باشد. فعالیتهای ایروبیک آبی، بخصوص در افراد مبتلا به آرتریت، در استخرهای سرپوشیده بیشتر رایج هستند.
چکیده :
تمرین ذهنی به معنای " مرور سمبلیک یک فعالیت فیزیکی بدون ایجاد حرکت عضلانی واضح " است. مطالعات بسیاری نشان دادهاند که تمرین ذهنی مشابه تمرین فیزیکی باعث پیشرفت مهارت حرکتی در افراد میشود. بنابراین این روش درمانی را میتوان جهت توان بخشی سالمندان بکار برد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر تمرین ذهنی بر یادگیری مهارت حرکتی و تعادل سالمندان است.
مواد و روش تحقیق: این پژوهش بر روی 30 نفر از سالمندان سالم بالای 60 سال در دو آسایشگاه سالمندان در شهر تهران (آسایشگاههای کهریزک و فرزانگان) انجام شد. افراد به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. تعادل سالمندان در چهار مرحله مقدماتی1 ، قبل از درمان 2 ، پس از درمان 3 و پیگیری 4 ارزیابی گردید. سالمندان در گروه آزمایش به مدت سه هفته به تمرین ذهنی یک مهارت حرکتی و تعادلی به مدت سه هفته پرداختند و گروه کنترل در همان دوره هیچ تمرین خاصی انجام ندادند.
بحث و نتیجه گیری:از نتایج پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که تمرین ذهنی نه تنها روی مهارت اجرا شده به صورت ذهنی موثر بوده است، بلکه به صورت معنی داری باعث پیشرفت و بهبود تعادل سالمندان شده است
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که نمره آزمون های عملکردی بالینی تعالی پس از یک دوره تمرین ذهنی تغییر معنی داری ( افزایش نمره ) داشته است.
*بیماری پارکینسون (Parkinson’s Disease یا PD) برای اولین بار توسط دانشمند بریتانیایی دکترجیمز پارکینسون (James Parkinson) در سال 1817 میلادی توصیف شد و …………… لذا نام این بیماری به او تعلق یافت*.
این بیماری بر اساس چهار علامت مخصوص آن مشخص می شود:
• ارتعاش دست و پا در حالت استراحت (لرزش بیمار همزمان با ارتعاش دست و پا در حالت استراحت)
• آرام شدن حرکت (برادیکینسیا / Bradykinesia)
• سختی حرکت (و خشک شدن) دست و پا یا بدن
• تعادل بد (تعادل ضعیف)
در حالی که دو یا بیشتر از این علایم در بیمار دیده شود، مخصوصا ً وقتی که در یک سمت بیشتر از سمت دیگر پدیدار شود، تشخیص پارکینسن داده می شود مگر اینکه علایم دیگری همزمان وجود داشته باشد که بیماری دیگری را نمایان کند. بیمار ممکن است در اوایل، بیماری را با لرزش دست و پا یا با ضعیف شدن حرکت احساس کند و دریابد که انجام هر کاری بیشتر از حد معمول طول می کشد و یا اینکه سختی و خشک شدن حرکت دست و ضعف تعادل را تجربه می کند. اولین نشانی های پارکینسون مجموعه ای متفاوت از ارتعاش، برادیکنسیا، سفت شدن عضلات و تعادل ضعیف هستند. معمولا ً علایم پارکینسون ابتدا در یک سمت بدن پدیدار می شوند و با گذشت زمان به سمت دیگر هم راه پیدا می کنند.
تغییراتی در حالت صورت و چهره روی می دهد، از جمله ثابت شدن (fixation) حالت صورت (ظاهرا ً احساسات کمی بر چهره نمایان می شود) و یا حالت خیرگی چشم ( به دلیل کاهش پلک زدن). علاوه بر این ها، خشک شدن شانه یا لنگیدن پا در سمت تحت تاثیر قرارگرفته عوارض دیگر (عادی) این بیماری است. افراد مسن ممکن است نمایان شدن یک به یک این نشانه های پارکینسون را به تغییرات افزایش سن ربط بدهند، ارتعاش را به عنوان “لرزش” بدانند، برادیکنسیا را به “آرام شدن عادی” و سفت شدن عضلات را به “آرتروز” ربط بدهند. حالت قوز (stooped) این بیماری را هم خیلی از این افراد به سن یا پوکی استخوان (osteoporosis) ربط می دهند. هم بیماران مسن و هم بیماران جوان ممکن است بعد از بیش از یک سال که با این عوارض روبرو بوده اند برای تشخیص به پزشک مراجعه کنند.
از هر صد نفر بالای سن شصت سال یک نفر به پارکینسون مبتلا می شود، و معمولا ً این بیماری در حدود سن شصت سالگی آغار می شود. افراد جوانتر هم می توانند مبتلا به پارکینسون شوند. تخمین زده می شود که افراد جوان مبتلا به پارکینسون (مبتلا شده در سن چهل یا کمتر) 5 تا 10 درصد کل این بیماران را تشکیل می دهند.
پیشرفت بیماری پارکینسون
بعد از بیماری آلزایمر (Alzheimer)، بیماری پارکینسون معمولترین بیماری مخرب اعصاب (neurodegenerative) به حساب می آید. پارکینسون یک بیماری مزمن و همیشه در حال پیشرفت است. این بیماری نتیجه از بین رفتن یا ضعیف شدن و لطمه خوردن سلول های عصبی در مغز میانی (سوبستانتیا نیگرا – substantia nigra) است. این سلول های عصبی ماده ای به نام دوپامین، ترشح می کنند. دوپامین پیام های عصبی را از سوبستانتیا نیگرا (مغز میانی) به بخش دیگری از مغر به نام کارپوس استراتوم (corpus stratum)، می برد. این پیام ها به حرکت بدن تعادل می بخشند. وقتی سلول های ترشح کننده دوپامین در سوبستانتیا نیگرا (substantia nigra) می میرند، مراکز دیگر کنترل کننده حرکات بدن نامنظم کار می کنند.
این اختلال ها در مراکز کنترل بدن در مغز باعث به وجود آمدن علایم پارکینسون می شوند. اگر 80% سلول های ترشح کننده دوپامین از بین بروند، علامتهای پارکینسون پدیدار می شوند. علایم پارکینسون در مراحل اولیه بیماری ملایم و بیشتر اوقات در یک سمت بدن دیده می شوند و گاه حتی احتیاج به درمان پزشکی ندارند. ارتعاش در حالت استراحت یک علامت ویژه بیماری پارکینسون است، که یکی از معمولترین علایم های پارکینسون به حساب می آید. ولی بعضی از مبتلایان پارکینسون هیچ وقت با این مشکل برخورد نمی کنند. بیماران ممکن است دست لرزان خود را در جیب یا پشت پنهان کنند یا چیزی را برای کنترل ارتعاش در دست نگه دارند. لرزش می تواند بیشتر از هر محدودیت جسمی دیگر اثر منفی روحی داشته باشد.
با مرور زمان علایم اولیه بدتر و وخیم تر می شوند. یک رعشه ملایم تبدیل به یک ارتعاش مزاحم و ملموس می شود. ممکن است تکه کردن غذا و استفاده از دست مرتعش به مرور زمان سخت تر شود. برادیکینسیا (آرام شدن حرکت) به مشکلی کاملا محسوس بدل می شود که محدود کننده ترین علامت و اثر پارکینسون است. آرام شدن حرکت می تواند مانع انجام عادات روزانه شود: لباس پوشیدن، ریش زدن و یا حمام کردن ممکن است وقت بسیار زیادی از روز را بگیرند. تحرک ضعیف می شود و مشکلاتی بوجود می آورد مانند نشستن و برخاستن از صندلی یا اتومبیل، و یا غلتیدن در رختخواب. راه رفتن آهسته تر می شود و بیمار حالت قوز پیدا می کند ( سر و شانه به طرف جلو تمایل پیدا می کند). صدای بیمار یک نواخت می شود. کمبود تعادل می تواند باعث افتادن بیمار شود. دست خط ریزتر (میکروگرافیا – micrographia) و ناخوانا می شود. حرکات غیرارادی مانند حرکت دست در حال پیاده روی کم می شود.
علایم پارکینسون معمولا ًدست یا پای یک طرف بدن اختصاص دارد ولی با مرور زمان به دست یا پای سالم همان طرف هم سرایت می کند. این علایم پیشرفت می کند تا سمت دیگر بدن را هم تحت تأثیر قرار دهد. معمولا ً این پیشرفت تدریجی است اما سرعت این پیشرفت از بیمار تا بیمار تفاوت دارد. مهم است که بیماران پارکینسون در حال پیشرفت علایم با پزشک خود صحبت و مشورت کنند تا پزشک بتواند درمان را برای بیمارش فراهم کند زیرا بدن هر بیمار به طور مختلف و متفاوت به داروهای گوناگون واکنش نشان می دهد. هدف از درمان برای بیماران از بین بردن علایم نیست بلکه تحت کنترل درآوردن عوارض است. این امر می تواند به بیمار کمک کند تا مستقل عمل کند و یک کنترل مناسب برای این بیماری مزمن بوجود آورد. این بیماری از بین نخواهد رفت ولی کنترل عوارض آن می تواند تا حد زیادی جلوی ناتوان کردن و از کار افتادگی را بگیرد.
بیماران پارکینسون اغلب از این موضوع که بیماری آنها همواره در حال پیشرفت است، آگاه هستند و این موضوع می تواند باعث نگرانی شدید آنها شود. مبتلایان پارکینسون ممکن است بخواهند خود و مشکلات خود را بیش از حد نیاز تحت کنترل درآورند و خود را با دیگر افراد مبتلا مقایسه کنند. نگرانی در مورد پیشرفت بیماری و امکان ادامه کار هم غیرعادی نیست.
پیشگویی و تخمین زدن پیشرفت این بیماری در یک بیمار مشخص غیر ممکن است. سرعت پیشرفت و محدودیت های جسمی و روحی در بیماران مختلف متفاوت است. نوعی راهنمایی برای تشخیص پیشرفت این بیماری در بیماران مختلف بر اساس پیشروی بیماری از زمان تشخیص وجود دارد ولی این تنها در حد یک پیشنهاد است.
وقتی محدودیتهای جسمی پارکینسون به حدی برسد که کارهای روزمره سخت شوند، درمان علایم پارکینسون آغاز می شود
درعمر و حیات انسان ، حد اقل یک سوم اوقات در خواب می گذرد. خواب با سلامت انسان ارتباط نزدیک دارد ، خواب کافی و با کیفیت عالی یک اصل برای سلامتی است. لازم است مردم با خواب علمی و اینکه برای نمونه یک آدم هر روز به چه مدت خواب نیاز دارد ؟ و سوالاتی از این قبیل و جواب آن اشنا شوند . پژوهش ها نشان می دهد : خواب انسان در یک شب در چهار تا پنج دوره تناوب انجام می شود. هر دوره تناوب به سه بخش تقسیم شده و بخش اول دوره خواب سبک و بخش دوم دوره خواب سنگین است و بخش سوم دوره حرکت سریع چشمان نامیده شده است. دراین دوره کره چشم انسان به حرکات رفت و آمد سریع غیر پیوسته می پردازد. پس از خاتمه این دوره ، خواب انسان بار دیگر به دوره خواب سبک وارد می شود و دوره تناوب جدید آغاز می گردد .
خانم ” جان جین سین ” رئیس شورای انجمن تحقیق و بررسی خواب چین گفت : ” راجع به آنکه یک آدم واقعا به چقدرخواب احتیاج دارد ، باید گفت تفاوت فردی وجود دارد. از لحاظ میانگین، تقریبا هفت ساعت و نیم برای یک سالمند لازم است. با این حال ساعات 6 تا 9 در مقیاس معمولی به حساب می آید. وضعیت انسان در روز بعد و پس از خواب نیز مهم است. “
با این حال این طور نیست که مدت خواب هر چه بیشتر باشد نتیجه بهتر است. پژوهش ها نشان می دهد : خواب بیشتر از حد در مدت طولانی نه تنها برای بدن زیان آور است بلکه احتمالا در عمر تأثیر منفی برجای خواهد گذاشت.
درواقع کیفیت خواب با نسبت دوره خواب سنگین در مدت خواب وابسته است. برای سالمندان ، دوره خواب سنگین تقریبا 15 تا 20 در صد مدت تمام خواب را شامل می شود. هنگامی که انسان در دوره خواب سنگین قرار دارد ، بدن انسان به حالت اول برگشته و انرژی احیا می شود.
خانم ” جان جین سین ” خاطر نشان کرد : خواب با کیفیت عالی به عادت حسنه خواب مربوط است. وی گفت : ” بطورعمده به اندیشه انسان بستگی دارد. اگر بدن بسیار آرام باشد ، طبیعتا به میزان خواب سنگین می رسد. اگر شما خیلی دیر به خواب بروید ، اوقات خواب سنگین کم می شود.”
وی متذکر شد : استراحت موقع ظهر یک عادت بسیار خوب است. زیرا انسان در طول روز انرژی مصرف می کند ، اگر در میانه روز کمی استراحت کند، نقش بسیار مطلوبی برای وی خواهد داشت. البته بمحض آنکه انسان از دوره خواب سنگین بیدار شود ، تا مدتی ، فکرش مغشوش است. لذا افکار در خواب سنگین کاملا محو می شود و برای هوشیاری مدت زمان نیاز است. ”
طبق تقسیم بندی بین المللی ، بیماری های ممانعت کننده از خواب به 80 الی 90 نوع رسیده است. توقف موقت تنفس ناشی از خرخر کردن و بیخوابی معمولی ترین بیماری هاست. طبق تحقیق و بررسی ، در چین حدود 20 تا 30 در صد مردم مورد اذیت خرخر کردن قرار گرفته و حدود 40 در صد سالمندان تا اندازه های متفاوت شاهد بیخوابی هستند. این بیماری ها جدا سلامت جسمی و روحی مردم را مورد تهدید قرار داده است. آقای دن یکی از مبتلایان گفت : ” سابقه خرخر کردن من تقریبا پنج و یا شش سال است. صدای آن بسیار بلند است و در نتیجه کیفیت خوابم خوب نیست ، روزها دچار سرگیجه می شوم و این وضع باعث کاهش قوه حافظه می شود.”
” هان فائو” معاون بخش تنفس بیمارستان خلق دانشگاه پکن گفت، پیدایش صدای خرخر ثابت می کند هنگامی که انسان به خواب می رود ، جهاز تنفسی تنگ شده است ؛ اگر جهاز تنفسی تماما مسدود شود ، توقف موقت تنفسی در خواب رخ می دهد. وی افزود :
” از لحاظ ریشه ای ، خرخر کردن علامت مهمی برای توقف موقت تنفس در خواب بشمار می اید. با این حال این طور نیست که هر فردی که خرخر می کند چنین عوارضی داشته باشد. یک چهارم خرخر کنندگان در خواب دچار قطع تنفس می شوند. آنان فقط خرخر می کنند اما با توقف موقت تنفس در خواب مواجه نیستند ، در آینده نیز احتمالا عوارض یاد شده فزونی می گیرند .”
آقای هان گفت : برای عوارض فوق اکنون روش درمانی نسبتا خوب پیدا شده است : یکی با دستگاه تنفس مصنوعی درمان و دیگر عمل جراحی . نتیجه این درمان بسیار خوب است . ”
محافل پزشکی برای تشخیص و درمان بیخوابی تعریف روشنی دارند. معنی بی خوابی این است که مبتلایان از اوقات و کیفیت خواب راضی نیستند و زندگی معمولی شان تحت تأثیرات منفی در مدت روز قرار می گیرد. ”
عوامل بیخوابی زیاد است عناصر روانیئ ، عوامل محیط زیست و بیماری های دیگر ؛ از این رو، کلید درمان بیخوابی مصرف داروی مناسب است .
گزارش فوق از رادیو بین المللی چین تهیه شده است
دستاوردهای پژوهشگران وابسته به وزارت بهداشت، رفاه و کار ژاپن نشان میدهد که خوردن متناسب ماهی، صدف، سبزیجات و مواد گیاهی میتواند برای پیشگیری از بروز بیماری فراموشی مفید باشد.
بر پایه گزارش علمی روزنامه آساهی، این دستاورد از آزمایشی غذایی یکساله بر روی ۹۵سالمند با میانگین سنی ۷۲سال، بدست آمده است.
به گزارش روزنامه آساهی نتیجه این آزمایشها نشان میدهد که در طول این یکسال،فراموشی در میان ۲۹نفر از این سالمندان کاهش، در میان ۴۷نفر ثابت و در میان ۱۹دیگر زیاد شده است.
این آزمایش نشان میدهد که آندسته از افرادی که فراموشی در آنها زیاد شده روزانه ۹۱گرم ماهی و صدف میخوردند، این در حالی است که این میزان در افرادی که فراموشی در آنها کمتر شده، ۱۵۱گرم بوده است.
نتیجه این آزمایش همچنین نشان داده که اندازه خوردن روزانه سبزیجات و مواد گیاهی در میان سالمندانی که فراموشی آنها رو به بهبودی رفته، ۱/۲۵ برابر افرادی بوده که فراموشی آنها زیاد شده است.
این آزمایش نشان داده که میزان جذب کالری در میان سالمندانی که فراموشی در آنها کمتر شده با دو هزار و ۱۴۲کیلو کالری، ۱/۱۶برابر سالمندی بوده که فراموشی در آنها شدت یافته است.
کاتاراکت یا آب مروارید عامل اصلی نابینایی در جهان است. براساس ارزیابی سازمان بهداشت جهانی در حال حاضر بین 16 تا 20 میلیون نفر در سراسر جهان در نتیجه این بیماری بینایی خود را از دست دادهاند.
پروتئینها در لنزهای چشم از هم باز شده ، وضعیت آشفتهای پیدا میکنند و پیگمانهایی تجمع مییابند که باعث تار شدن لنزها و نهایتا منجر به نابینایی میشوند.
فرآیند عادی افزایش سن عدسیهای چشم را سختتر و تار میکند و لذا باعث افزایش شیوع این بیماری در افراد سالمند میشود.
اکنون دانشمندان راهی را یافتهاند که به جلوگیری از آب مروارید غشایی که در کورتکس یا غشای عدسی چشم ایجاد شده و به تدریج از خارج عدسی به مرکز آن میرسد، کمک میکند.
تحقیقات جدید نشان میدهد هر چه مصرف کربوهیدرات بیشتر باشد، احتمال ابتلای زنان به این نوع آب مروارید بالاتر است.
کربوهیدراتها عمدتا شامل قند و نشاسته هستند که بدن آنها را به گلوکز، قند سادهای که سلولهای بدن را تغذیه میکند، تبدیل مینماید.
محققان میگویند دریافت زیاد این ترکیبات احتمال قرار دادن عدسی چشم را در معرض گلوکز افزایش میدهد.
البته در اینجا نوع کربوهیدراتی که باید از آن پرهیز کرد، ساده و مرکب مشخص نشده است.
کربوهیدراتهای ساده حاوی قند هستند مانند آنچه در میوه وجود دارد و به سرعت به گلوکز تبدیل میشود.
کربوهیدراتهای مرکب در اکثر محصولات دانهای وجود دارند و کندتر هضم میشوند.
در یک رژیم غذایی مناسب، میزان کلی دریافت کربوهیدرات زیاد نیست. در ضمن برای دریافت این ترکیبات بهترین نوع آن را مصرف کنید که شاخص قندی (GI) آن کم و محتوای فیبرش بالا باشد
با توجه به افزایش سطح بهداشت عمومی و مراقبتهای بهداشتی، در سالهای اخیر طول عمر جمعیت جهان از جمله کشور ما رو به افزایش گذاشته و این بدان معنی است که جمعیت سالمند جهان، یعنی افراد بالای 65 سال، افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. این افزایش توجه بیشتری به مشکلات بهداشتی سالمندان چه از بعد جسمی و چه از بعد روانی را طلب میکند.
افسردگی بیماری است که بنا بر آمار جهانی در سالهای نه چندان دور دومین علت ناتوانی بشر خواهد بودو مسلما جامعه سالمندان نیز از ابتلا به آن در امان نیست.
گر چه افزایش سن به تنهایی عاملی برای بروز افسردگی به شمار نمیآید اما از دست دادن عزیزان به ویژه همسر، دوری از فرزندان بهویژه در جوامع امروزی حتی در کشور ما که خانوادههای گسترده جای خود را به خانوادههای هستهای دادهاند، ابتلا به بیماریهای جسمی مزمن، مصرف داروهای مختلف، افت قوای شناختی، همگی یک فرد سالمند را مستعد ابتلا به افسردگی میکند.
شایعترین علایم افسردگی در سالمندان به شکل بیحالی، خستگی، عدم تمرکز، بیحوصلگی، دل و دماغ نداشتن، بیدار شدن مکرر از خواب، کاهش اشتها و دردهای جسمی است.
این بیتفاوتی و بیحوصلگی توام با بیتوجهی به محیط گاهی چندان شدید میشود که اطرافیان تصور میکنند فرد دچار بیماری زوال عقل یا آلزایمر شده است.
بسیاری از سالمندان افسرده به جای اینکه از علایم روانی افسردگی شاکی باشند بیشتر شکایات جسمانی را مطرح میکنند که باعث مراجعات مکرر آنان به پزشکان مختلف و در صورت عدم تشخیص درست منجربه درمانهای نابهجا میشود.
لازم است به این نکته توجه شود که بیش از 80 درصد افراد بالای 65 سال دچار یک بیماری جسمی مزمن مثل آرتروز یا بیماری عروقی هستند. در این بیماران معاینات مکرر جسمی این اطمینان را به آنها میدهد که بیماری خطرناکی ندارند اما عموما میباید از روشهای تشخیصی پرخطر احتراز کنند.
گفتن این نکته به بیماران که علایم آنها خیالی است نادرست است، باعث رنجش آنها میشود چرا که برای خودشان واقعی است.
درمان درد و رنج بیمار با درمانهای روانشناختی چه دارو درمانی که باید شروع آن با دوز کم و تدریجی باشد و چه درمانهای غیردارویی مانند روان درمانی است.در این مورد نقش خانواده، فرزندان و اطرافیان در فراهم کردن عزت نفس و درک این مهم که سالمندی مترادف معلولیت و وابستگی نیست، اهمیت ویژهای دارد.
و نکته آخر اینکه اگر سالمند درد یا ناراحتی دارد باید به دنبال علت آن باشد و نباید فکر کند اینها خاصیت این دوران است و باید با کمک پزشکان و روان شناسان بر بیماریهای جسمی و مشکلات روحی خود غلبه کند.