سالهاست با همه ناملایمات، مشکلات و نداریهایش ساخته، با کمبود نیروهایش، با پرداختیهای دیرهنگام و حقوق نه چندان رضایتبخشش، با اضافه کاریهای اجباری و دورههای ضمن خدمت، با انتقالی ندادنها، سختیهای راه و رفت و آمدهای ملالآور و... با همه اینها کنار آمده است.
از وقتی به یاد داریم او همدم گچ و تخته سیاه و کلاسهایی اغلب تاریک و نمور و کوچک بوده که با همه اینها خود را سازگار کرده و به عنوان الگویی فراموشنشدنی زیباترین درسهای زندگی را نه تنها به جویندگان علم و دانش بلکه به جامعه عرضه کرده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) – منطقه مرکزی- کم نیستند معلمانی که با عشق و ایثار در کنار تعلیم و تربیت بدون هیچگونه چشمداشتی و تنها از روی احساس وظیفه و انسانیت در اندیشه حل مشکلات اقشار جامعه هستند و گوی سبقت را از مدعیان و مسئولان امر ربودهاند.
علیرغم نارضایتیها از نحوه تکریم مقام و منزلت معلم و رسیدگی به معیشت این قشر فرهنگی، آنها با تیزبینی مشکلاتی که در بطن جامعه بوده و آیندهسازان کشور را تهدید کردهاند را شناسایی و موشکافی کرده و درصدد حل این مشکلات برآمدند.
این گنجینههای علم و معرفت برای جبران کمبودهای جامعه و حل مشکلات از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و همواره خط مقدم ایثار و فداکاری بودهاند، اما داستانهایی که زندگی یا نوع فعالیت اجتماعی آنان را شرح و انتشار داده باشد، کم است.
امیدی برای اشتغال دانشآموزان استثنایی
به گزارش ایسنا، "رسولالله آدینهزاده شهرکهنه" با 15 سال سابقه تدریس در هنرستان صنایع چوب و معرقکاری و مدارس استثنایی اراک، حدود پنج سال است که دست به شیوههای نوینی در آموزش کودکان استثنایی زده و درصدد کارآفرینی برای کودکانی است که چشم یاری از قشر توانمند را دارند که این خلاقیت در نوع آموزش باعث شد که با او در این زمینه به گفتوگو نشستیم.
وی در خصوص انگیزه فعالیت متفاوتش چنین میگوید: حدود پنج سال است که با دانشآموزان کمتوان ذهنی فعالیت میکنم، دانشآموزان تا چندسال گذشته تا مقطع راهنمایی تحصیل میکردند، اما حالا امکان ادامه تحصیل در متوسطه دوم یعنی هنرستان و دبیرستان نیز برای آنها فراهم شده است.
این معلم با بیان اینکه دانشآموزان مذکور در سالهای گذشته با استفاده از چوبهای معمولی به فعالیتهای هنری همچون معرقکاری در هنرستان مشغول بوده و کارهای مبتدی انجام میدادند، میافزاید: زمانی که درخواست کار با کودکان کمتوان ذهنی را به آموزش و پرورش ارائه دادم و پا در این عرصه گذاشتم، به طور ملموس متوجه ساده بودن فعالیتهای دستی و ابتدایی بودن هنر آنها که از سالهای گذشته همان کارها را دائما تکرار میکردند، شدم.
وی با اشاره به اینکه فعالیت دانشآموزان در دبیرستان نیز به همان شکل بود و در مراحل ابتدایی این هنر کار میکردند، ادامه میدهد: از آنجاکه کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر بوده و با توجه به اینکه رشته تحصیلیام در کاردانی هنرهای چوبی و در کارشناسی بناهای تاریخی است، در کارگاه خود نیز در حوزه صنایعدستی کار میکنم و دستی هم در مربیگری رشته معرق و منبت دارم، به فکر ایجاد یک جهش و تغییر در این دانشآموزان افتادم تا حداقل پس از فارغالتحصیلیشان و در صورتی که قصد داشتند کارگاهی ایجاد کنند، بتوانند آثار خود را در بازار رقابت گذاشته و به فروش برسانند.
آدینهزاده تصریح میکند: درست است که به چنین دانشآموزانی در اصطلاح کمتوان ذهنی گفته میشود، اما با دریافت آموزشهای لازم میتوانند به خوبی و چه بسا بهتر از بچههای عادی حرفه را یاد بگیرند که این مهم را در این مدرسه شاهد بودیم.
وی اظهار میکند: امسال دو دانشآموز کمتوان ذهنی با این روش موفق شدند رتبه اول و دوم رشته مشبککاری در استان را کسب کنند و یکی از این دو اواخر اردیبهشتماه در مسابقات کشوری به میزبانی تهران به رقابت با سایر استانها خواهد پرداخت.
آدینهزاده ادامه میدهد: از آنجاکه سالهای گذشته نیز با این بچهها کار کرده بودم، مشاهده کردم که آنها بسیار منفعل هستند و چند سال در دبیرستان و هنرستان وقت گذاشته و در کارگاه آموزش میبینند، اما در همان حد باقی مانده و پس از فارغالتحصیلی توشه خاصی با خود بیرون نمیبردند، از این رو به فکر انجام کاری برآمدم و با کمک و همفکری همسر خود که او نیز در این زمینه در هنرستان دخترانه مشغول به کار است، درصدد انجام کاری شدیم تا بچهها بتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
وی میگوید: این موضوع برای من ایجاد انگیزه میکرد چراکه آنها بالاخره بزرگ شده و در نهایت تنها خواهند شد؛ درست است که در حال حاضر زیر سایه والدین خود هستند و آنها کمکشان میکنند، اما بالاخره روزی میرسد که آنها تنها میشوند و باید به نحوی کسب درآمد حداقلی را یاد بگیرند.
این کارآفرینی تنها در معرق کاری بسنده نمیشود و آدینه زاده در اینباره نیز میگوید: یکی دیگر از زمینههای فعالیت کارآفرینی این است که دوسوم کارگاه موجود در مدرسه را به گلخانه تبدیل کردیم تا شرایطی متناسب با توانایی همه دانشآموزان ایجاد و باقی نیز با تواناییهای کمتر بتوانند حرفهای بیاموزند.
وی میافزاید: در گلخانه بچهها با نحوه قلمه زدن، کاشتن، خاک عوض کردن، آبیاری و تکثیر آشنا شدند و جالب اینجاست که در مدرسه سایر دانشآموزان خارج از این کلاس نیز مایل بودند که این کار را ببینند و یاد بگیرند.
آدینهزاده بیان میکند: یکی از دانشآموزان من کاملا معلول است و روی ویلچر مینشیند. او توانایی انجام هیچ کاری را ندارد، اما درحال برنامهریزی هستم تا در تابستان وظیفهای همچون فروش را در گلخانه برایش تعریف کنم تا بتواند از این طریق درآمدزایی داشته باشد.
این معلم که تعلیم و تربیت هفت دانشآموز کمتوان را به دوش گرفته است، میگوید: امسال با همت اداره کل استثنایی و آموزش و پرورش ناحیه دو اراک و در اقدامی جالب مقرر شد هدایای روز معلم حاصل کار این دانشآموزان باشد.
وی اظهار میکند: دانشآموزان مذکور به خوبی آموزشپذیرند تا جاییکه اگر من از کارگاه خارج شوم، آنها خودشان بدون کمک من خط مونتاژ را اداره میکنند و در نهایت محصولات را بستهبندی میکنند.
وقتی از او درباره چالشهای پیشروی مدارس استثنایی پرسیدم، اینگونه میگوید: من دبیرم و تا جای ممکن دغدغه این افراد را دارم، آنچه که بلدم را یاد میدهم و دوست دارم آنها نیز بتوانند به خوبی در جامعه ظاهر شوند، اما همه امور در وهلهی اول با بودجه سروکار دارد که باید تامین شود.
آدینهزاده میافزاید: به عنوان مثال؛ در اینجا نیاز به دستگاه برشی است که از طریق آن میتوان کسب درآمد کرد به گونهای که حتی هزینه خود مدرسه را از آن تامین کرد. شاید بچهها به تنهایی نتوانند کار را به اتمام برسانند، اما با همکاری یکدیگر میتوانند کار خوبی را به پایان برسانند و این مهم مستلزم این است که در مسیر قرار بگیرند.
وی در ادامه میگوید: در راستای اهداف مذکور، سعی میشود کلاس حتیالامکان شاداب نگه داشته شود و هرچیزی که دانشآموزان میخواهند را فراهم کنیم.
این معلم با اشاره به اهمیت همکاری والدین و تعامل آنان با مدرسه، تصریح میکند: این تعامل میتواند حتی در قالب دیدن و خریدن محصولات ساخت دست این دانشآموزان باشد. روزی والدین ضمن حضور در جلسه انجمن اولیا و مربیان، تعدادی از کارهای دستی سالهای گذشته را در مدرسه مشاهده کردند که بسیار مورد استقبال آنها قرار گرفت، به طوری که نیمی از محصولات به فروش رفت.
آدینهزاده میگوید: با این اقدام، محصولات به خانه رفته و بیشتر دیده میشوند و علاوه بر اینکه یادگاری به شمار میرود، موجب گردش مالی جهت تهیه وسایل لازم میشود که اگر تعامل والدین با مدرسه بیشتر باشد این کار رونق بیشتری پیدا خواهد کرد.
وی در پایان میگوید: همه این تغییرات در روحیه بچهها تاثیرگذار خواهد بود، همچنین این بچهها بیشتر شناخته شده و توانایهایشان بیشتر بروز پیدا میکند.
فرهنگیان فعال در خدمترسانی به سالمندان
به گزارش ایسنا، برخی از فرهنگیان نیز حتی پس از بازنشستگی دست از تلاش و کوشش برنداشته و به گونهای دیگر پا در عرصه فعالیتهای خیریه میگذارند.
محمود زارعی مدیرعامل انجمن آلزایمر خیریه امام جواد(ع) در استان مرکزی نمونهای از این دست فرهنگیان است که به مدت چهار سال در خیریه جامع سالمندان استان مرکزی به سالمندان خدمترسانی میکند.
او که سابقه کاری 40 ساله دارد و 11 سال است با بهزیستی همکاری میکند ثابت کرده است معلمان با روحیهای خستگیناپذیر همواره به عنوان یاریدهندگان فرهنگی به دنبال تاثیرگذاری در جامعه بودهاند.
وی در این خصوص میگوید: در شهرستان اراک سالمندان مبتلا به آلزایمر بسیار بودند و این امر سبب شد با کمک مدیرعامل انجمن بیماران آلزایمری تهران به فکر تاسیس انجمن مذکور در سال 88 برآییم، سپس با کمک خیرین تمهیدات لازم جهت راهاندازی تامین شد.
زارعی با بیان اینکه 75 سالمند مرد در این مرکز خدماتدهی میشوند، میگوید: بخش بانوان را به دلیل مسائل عمرانی ساختمان همچون ورودی مشترک تعطیل کردهایم، اما در حال حاضر با کمک خیرین و خرید یک قطعه زمین در شهرک رضوی دو ساختمان در سه هزار و 226 مترمربع زیربنا برای ساخت یک مرکز دیگر در سه طبقه پیشبینی شده است که هفته جاری ساخت آن با کمک خیرین به صورت سوئیتی شروع خواهد شد.
وی بیان میکند: طبقه پایین دارای گنجایش 286 نفر بیمار است و این مرکز سالمندان آلزایمری مجهز به درمانگاه، بخش فیزیوتراپی و... است. در روز کلنگزنی 118 میلیون تومان از سوی خیرین و مشارکتهای مردمی تعهد شده است. محیط مرکز کاملا استاندارد بوده و با بهزیستی و دارایی همکاریهای لازم به عمل آمده است.
وی در ادامه میگوید: با وجود مشکلات موجود بر سر راه علاقمند بودم در خدمت افراد مظلوم و سالمند و مخصوصا بیماران روانی و مزمن باشم چراکه سالمندان نیازمندترین افراد جامعه برای کمک هستند.
زارعی اظهار میکند: بیش از 70درصد خیرین از جامعه فرهنگیان هستند و در مجموعه آموزش و پرورش استان ماهانه از حقوق 420 فرهنگی کسر شده و برای اهداف خیریه به حساب این مرکز واریز میشود که تماماً برای سالمندان هزینه میشود.
وی میگوید: جشن روز پدر امسال یکی از بهترین برنامهها بود که در 10 سال گذشته در اراک برگزار شد. در مرکز سالمندان جدید کوی رضوی نیز ایجاد شادی و نشاط و محیطی شاداب از جمله برنامههای این مرکز است.
این معلم بازنشسته معتقد است که بازدید دانشآموزان از خانه سالمندان یک حرکت تربیتی عالی است که موجب میشود آنها از نزدیک این خانه را مشاهده کرده و اخلاقیات و احترام به بزرگترها را با این اقدام عملی یاد بگیرند.
زارعی صداقت، کردار نیک و اعمال نیک را از جمله ویژگیهای یک معلم موفق میداند و در خصوص مشکلات جامعه فرهنگیان بیان میکند: وضعیت فرهنگیان در مقایسه با سایر ادارات از نظر مالی چندان تعریفی ندارد و با توجه به سختی کاری که دارند باید به این قشر از جامعه بیشتر رسیدگی شود، چرا که استحقاق این توجه از لحاظ معیشتی را دارند تا با خیالی آسودهتر به امر تعلیم و تربیت بپردازند.
به گزارش ایسنا، به گفتهی اغلب معلمان، تاثیرگذاری وضعیت معیشتی معلمان در امر تعلیم و تربیت 100 درصد است. طبیعتاً اگر مقام و منزلت معلمان با توجه بیشتری گرامی داشته شود، معلمان نیز با طیب خاطر و با دلسوزی بیشتری به امر مهم تعلیم و تربیت خواهند پرداخت، البته با وجود این مسائل آنها از هیچ کار خیری فرونمیگذارند.
گزارش از: راضیه قربانی، خبرنگار ایسنا، منطقه مرکزی