سالمندان اراک ،بیایید با هم به آینده فکرکنیم

مجموعه مقالاتی پیرامون سالمندان آلزایمری

سالمندان اراک ،بیایید با هم به آینده فکرکنیم

مجموعه مقالاتی پیرامون سالمندان آلزایمری

سرطان خون (لوسمی) چیست؟

خون از مایع لزجی به نام پلاسما و یاخته های شناور آن که توسط مغز استخوان تولید می شود تشکیل شده است.

مغز استخوان ماده ای نرم و اسفنجی شکل است که داخل استخوانها یافت می شود. این ماده حاوی یاخته ‌هایی است که یاخته‌ های مادر یا سلول پایه (Stem cell) نامیده می شود و وظیفه آنها تولید یاخته‌ های خونی است.

سه نوع یاخته‌ خونی وجود دارد :

  • گویچه ‌های سفید خون (گلبولهای سفید) که مسئول دفاع بدن در مقابل عوامل خارجی هستند
  • گویچه‌های قرمز خون (گلبولهای قرمز خون) که اکسیژن را به بافتها حمل کرده و فرآورده های زائد را از اندامها و بافتها جمع آوری می کنند
  • پلاکتها که وظیفه انعقاد خون و جلوگیری از خونریزی را بر عهده دارند

سرطان خون (لوسمی) نوعی بیماری پیشرونده و بدخیم اعضای خون ساز بدن است که با تکثیر و تکامل ناقص گویچه‌های سفید خون و پیش سازهای آن در خون و مغز استخوان ایجاد می شود.

لوسمی یا لوکمی leukemia ریشه در زبان لاتین به معنایخون سفید” دارد و فرآیند تکثیر، خونسازی و ایمنی طبیعی بدن را مختل می ‌کند. اجتماع این یاخته های سرطانی در خارج از مغز استخوان، موجب تشکیل توده هایی در اندامهای حیاتی بدن نظیر مغز و یا بزرگ شدن غده های لنفاوی، طحال، کبد و ناهنجاری عملکرد اندامهای حیاتی بدن می شوند.

(لوسمی شایع ترین سرطان اطفال در جهان است.)

لوسمی براساس طیف، شدت و سرعت پیشرفت روند بیماری به دو دسته حاد (acute) و مزمن (chronic) تعریف می شود.

۱- لوسمی حاد، رشد سریع همراه با تعداد زیادی گویچه‌ های سفید نارس است و مدت فاصله زمانی بین شروع بیماری و گسترش دامنه آن بسیار کوتاه است.

۲- لوسمی مزمن، رشد آهسته همراه با تعداد بیشتری یاخته های سرطانی بالغ تر است و مدت زمان طولانی تا بروز علائم بالینی آن دارد.

لوسمی نیز با توجه به نوع یاخته موجود در بافت مغز استخوان که دچار تراریختی و سرطان شده است تعریف می شود و اشکال مختلفی از این نوع سرطان وجود دارد که هر کدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند. لوسمی بر اساس نوع گویچه سفید خون که دچار تراریختگی و سرطان شده به دو دسته تقسیم می شود:

الف) لنفوئیدی (lymphocytic) یا لنفوبلاستی ( lymphoblastic)

ب) میلوئیدی ( myelogenous )

با توجه به طبقه بندی فوق، شایع ترین اشکال لوسمی بر اساس سرعت پیشرفت روند بیماری و نوع گویچه سفید خون که دچار تراریختگی و سرطان شده به چهار گروه تقسیم می شود که عبارتند از:

۱- لوسمی لنفوئیدی یا لنفو بلاستی حاد: لوسمی لنفو بلاستی حاد بیماریی است که در آن تعداد بسیار زیادی از گویچه های سفید خون که مسئول دفاع بدن در مقابل عوامل خارجی هستند و “لنفوسیت” نامیده می شوند و هنوز به طور کامل تکامل نیافته اند دچار اختلال شده و بطور فزاینده ای در خون محیطی (blood peripheral) و مغز استخوان یافت می شوند. علاوه بر این، تجمع این یاخته ها در بافتهای لنفاوی باعث بزرگ شدن این اندامها می شود. ازدیاد لنفوسیتها نیر منجر به کاهش تعداد سایر یاخته‌های خونی مانند گویچه‌های قرمز و پلاکت ها شده و این عدم تعادل یاخته‌های خونی منجر به کم خونی، خونریزی و عدم انعقاد خون می شود. مدت فاصله زمانی بین شروع بیماری و گسترش دامنه آن بسیار سریع و کوتاه است. لوسمی لنفوبلاستی حاد، شایع ترین نوع لوسمی در اطفال است که اغلب در کودکان بین سنین ۲ تا ۶ سال تظاهر می کند. گروه سنی دیگری که در مقابل این بیماری بیش از بقیه آسیب پذیر هستند، افراد بالای 7۵ سال را تشکیل می دهند.

۲- لوسمی میلوئیدی حاد: تراریختگی یاخته های “میلوئیدگویچه های سفید خون است که فرآیند تکثیر و خونسازی و ایمنی طبیعی بدن را مختل می ‌کند. این نوع سرطان دارای چندین زیرگونه و میانگین سن ابتلا به آن ۶۴ سال است. این نوع لوسمی در مقایسه با لوسمی لنفوسیتی حاد کمتر در کودکان دیده می شود اما کودکان مبتلا به سندرم دان (Down Syndrome) در سه سال ابتدایی زندگی استعداد بیشتری برای ابتلا به آن دارند.

۳- لوسمی لنفوئیدی مزمن: شایع ترین نوع لوسمی بزرگسالان است. طیف رشد و پیشرفت این نوع لوسمی بسیار کند و آهسته است و اغلب در افراد سالمند تظاهر می کند. میانگین سن بروز لوسمی لنفوئیدی مزمن ۶۰ سال است و ابتلا به آن در سنین پایین تر از ۳۰ سال بسیار غیر طبیعی و در کودکان بسیار نادر است. این نوع لوسمی در مردان بالای ۵۰ سال شایع تر است و اغلب به طور تصادفی و هنگام معاینات و آزمایش معمولی خون که افراد برای تشخیص بیماری های دیگر انجام می دهند، تشخیص داده می ‌شود.

۴- لوسمی میلوئیدی مزمن: این نوع لوسمی یک بیماری اکتسابی ناشی از یک نوع ناهنجاری در کروموزوم ۲۲ یاخته ‌های مغز استخوان است. لوسمی میلوئیدی مزمن در مردان بین سنین ۴۰ تا ۶۰ سال شایع تر است و افرادی که تحت تشعشعات یونیزه و یا تماس با بنزین و مشتقات آن قرار داشته اند، بیشتر در معرض خطر ابتلا به آن هستند.

علائم هشدار دهنده سرطان خون )لوسمی(

  • احساس ناخوشی عمومی
  • تظاهر لکه‌های دانه اناری زیرجلدی پوست (petechiae)
  • لخته یا منعقد نشدن خون در پی ایجاد زخم یا بریدگی
  • ضعف و خستگی مفرط
  • عفونتهای مکرر و عود آنها
  • دردهای استخوان و مفاصل
  • تنگی نفس در اثر فعالیت
  • تب و لرز و نشانه های شبه سرماخوردگی
  • رنگ‌ پریدگی پیشرونده
  • تورم و بزرگی حجم غده های لنفادی، طحال و کبد
  • احساس سیری و بی‌اشتهائی
  • کم خونی
  • خواب‌آلودگی
  • خونریزی مکرر بینی
  • تورم و خونریزی لثه ‌ها
  • ضعف و لاغری ممتد

علاوه بر نشانه های فوق ممکن است عوارضی در بیمار ظاهر شود که به اجتماع یاخته ها و سرایت سرطان به اندامهای دیگر بدن مربوط باشد. در چنین مواردی بیمار از سردرد، حالت تهوع و استفراغ، کاهش سطح هوشیاری، تشنج، دید مضاعف، فلج اعصاب مغز، عدم‌‏ حفظ تعادل، تورم در ناحیه گردن و صورت شکایت می کند.

سبب شناسی: سرطان زایی لوسمی

بیماری لوسمی یک فرآیند پویا است که توسط متغیرهای ناشناخته و مستقل متعددی موجب تغییرات مولکولی یاخته شده و منجر به تداخل در سیستم تکثیر یاخته های مغز استخوان می‌شود. عامل مستعد و پیشتاز در تظاهر لوسمی مانند هر سرطان دیگری به هم خوردن نظم تقسیم یاخته ‌ای است. تحقیقات آماری و بالینی روند بدخیمی بیماری لوسمی را به این عوامل ارتباط می دهند:

  • جنس- لوسمی در مردان بیشتر تظاهر می کند
  • سابقه قبلی ابتلا به برخی از بیماری های خونی و یا سابقه قبلی به سرطان
  • عوامل ژنتیکی و استعداد میزبان: عوامل ژنتیکی از جمله نقایصی در کروموزوم‌ها و انتقال ژن معیوب
  • تشعشع- افرادی که در معرض تابش اشعه های یونیزه و یا هسته ای و سرطانزا قرار گرفته اند
  • اعتیاد به دخانیات
  • آلاینده های موجود در هوای محیط زیست و محل کار-) مواد یونیزه ، مواد صنعتی و شیمیایی سمی مانند بنزین ومشتقات آن(
  • نارسایی مکانیسم ایمنی طبیعی بدن
  • سن- در میان بزرگسالان، استعداد ابتلا به لوسمی با افزایش سن ارتباط مستقیم دارد. افراد بالای ۵۵ سال باید بیشتر مراقب علائم هشدار دهنده این بیماری باشند.

الگوهای غربالگری لوسمی

با توجه به وضیعت عمومی سلامت فرد، بررسی های تشخیص لوسمی ممکن است شامل:

۱- آزمایش خون: در شرایط طبیعی گویچه ‌های سفید بالغ در خون محیطی (peripheral) یافت می‌شوند ولی زمانی که گویچه‌های سفید نارس که باید در مغز استخوان باشند به مقدار زیادی وارد خون محیطی می ‌شوند عمدتا می تواند نشانه سرطان‌های خون (لوسمی) باشد. آزمایش خون و ‏ شمارش‌‏ و بررسی یاخته های شناور خون اولین گام جهت تشخیص‌ لوسمی‌ است.‏

۲- نمونه برداری یا بیوپسی (biopsy) مغز استخوان: بررسی میکروسکوپی از نمونه بافت سرطان بسیار مهم است زیرا مطمئن ترین روش برای تشخیص لوسمی و نوع آن به حساب می آید. نمونه برداری از مایع مغز نخاع و نمونه برداری از غدد لنفاوی نیز از روش های تشخیصی سرطان خون است.

۳- سازگاری بافتی (Tissue matching) : یاخته ها دارای انواع پروتئین های مختلف بر روی سطح خود هستند که از این پروتئین ها در آزمایش های ویژه خون برای تشخیص سازگاری بافتی استفاده می شود. موفقیت در پیوند مغز استخوان به تشابه و سازگاری مغز استخوان فرد دهنده با مغز استخوان فرد گیرنده بستگی دارد که از طریق این آزمایش سنجیده می شود.

۴- بررسی کروموزومی (cytogenic analysis): از دیگر اقدامات تشخیص ژنتیکی در افتراق انواع لوسمی است.

۵- عکسبرداری از قفسه سینه با تابش اشعه X - تشخیص طیف پراکندگی یاخته های مهاجم و غده های لنفاوی متورم در ناحیه قفسه سینه است.

۶- سی تی اسکن (Computerised tomography scan)- در این روش دستگاه سی تی اسکن با گرفتن تعدادی عکس توسط اشعه ایکس، تصویری سه بعدی از بدن را نشان می دهد و از این طریق پراکندگی سرطان به بخش های دیگر بدن مشخص می شود.

۷- پرتونگاری با استفاده از تشدید میدان مغناطیسی (MRI Scan) – این آزمایش مشابه سی تی اسکن است با این تفاوت که به جای تابش اشعه X از مغناطیس جهت عکسبرداری از اعضای بدن استفاده می شود. در این آزمایش بیمار به مدت ۳۰ دقیقه به طور ساکن درون اتاقک این دستگاه می ماند و تصاویر مقطعی از بدن او تهیه می شود.

۸- سونوگرافی (Ultrasound) در این شیوه از امواج صوتی جهت بررسی ساختار اندامها استفاده می شود.

۹- معاینات بالینی: بررسی وضعیت غدد لنفاوی، طحال، کبد و دیگر اعضای بدن است.

الگوهای درمان لوسمی

فرآیند درمان لوسمی برای هر شخص معین با شرایط بیماری وی مرتبط است و الگوهای درمان لوسمی بستگی به نوع لوسمی، وضعیت بیماری در شروع درمان، سن، سلامت عمومی و چگونگی واکنش بیمار به نوع درمان دارد. علاوه بر الگوهای رایج برای درمان انواع سرطان همچون شیمی درمانی و اشعه درمانی، از جمله می توان به روش های درمانی زیر اشاره کرد:

- درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک - که مشتمل بر بازسازی، تحریک،‌ هدایت و تقویت سیستم طبیعی دفاعی بدن بیمار است و با استفاده از آنتی‌ بادی و هدایت سیستم دفاعی خود بیمار جهت مبارزه با سرطان صورت می گیرد.

- جراحی راهیابی یاخته های مهاجم لوسمی به سایر اندامهای بدن اغلب موجب تورم و بزرگی حجم غده های لنفادی و طحال و کبد می شود. الگوی درمانی محل ضایعه طحال، برداشتن آن از طریق جراحی “اسپلینکتومی” (splenectomy) است.

- پیوند مغز استخوان و پیوند سلول های پایه ( Stem cell ) - جایگزینی مغز استخوان فرد بیمار با مغز استخوان سالم است تا بیمار بتواند مقادیر بالای داروهای شیمی درمانی و یا پرتودرمانی را دریافت کند. شایع ترین اشکال پیوند مغز استخوان عبارتند از:

  • پیوند “اتولوگ” (autologous) طی این نوع پیوند بیمار بافت پیوندی ( مغز استخوان ) خود را دریافت می کند. در این روش مغز استخوان بیمار را خارج و آن را در معرض داروهای ضد سرطان قرار می دهند تا یاخته های بدخیم کشته شوند. سپس محصول بدست آمده را منجمد و نگهداری می کنند.
  • پیوند “سینژنئیک” Syngeneic - بیمار بافت پیوندی ( مغز استخوان ) را از عضو دیگر دو قلوی مشابه خود دریافت می کند. در این روش ابتدا بوسیله مقادیر زیادی از داروهای ضد سرطان همراه یا بدون پرتو درمانی،‌ تمام مغز استخوان موجود در بدن بیمار را از بین می برند.سپس از عضو دیگر دو قلوی مشابه که شباهت بافتی زیادی با بدن بیمار دارد، مغز استخوان سالمی را تهیه می کنند .
  • پیوند “آلوژنئیک” allogeneic : بیمار بافت پیوندی را از فردی غیر از خود یا دو قلوی مشابه خود (مثل برادر، خواهر، و یا هر یک از والدین و یا فردی که هیچگونه نسبتی با بیمار ندارد) دریافت می کند. این فرد باید سازگاری بافتی نزدیک با بدن بیمار داشته باشد .

پس از تهیه بافت پیوندی از روش های فوق، به بیمار مقادیر بالای داروهای شیمی درمانی همراه یا بدون پرتو درمانی می دهند تا باقیمانده مغز استخوان وی تخریب شود. در مرحله آخر مغز استخوان سالم را گرم کرده و بوسیله یک سوزن و از طریق سیاهرگ به بیمار تزریق می کنند تا جانشین مغز استخوان تخریب شده شود. پس از ورود بافت پیوندی به جریان خون، یاخته های پیوند زده شده به مغز استخوان هدایت شده و به تولید گویچه ‌های سفید خون، گویچه‌ های قرمز خون و پلاکتهای جدید می پردازند. ابتلاء به عفونت و خونریزی، تهوع، استفراغ، خستگی، بی اشتهایی، زخمهای دهانی، ریزش مو و واکنشهای پوستی از جمله عوارض جانبی پیوند مغز استخوان و پیوند سلول های پایه (Stem cell) است.

امروزه با کاربردهای جدید الگوهای درمان پیوند مغز استخوان و درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک و داروهای جدید ضد سرطان و پیشرفت های علم ژنتیک و ساختار های ژن های انسانی امیدهای تازه ای برای غلبه بر این بیماری بوجود آمده است.

منبع

سرطان پروستات چیست؟

غده پروستات غده‌ ای است که تنها در مردان یافت می‌ شود. این غده در زیر مثانه قرار دارد و مایعی به داخل منی ترشح می‌ کند.
سرطان پروستات نوعی بیماری است که در آن سلولهای بدخیم از بافتهای پروستات نشات می گیرد و به طور نامنظم و فزاینده‌ای تکثیر و منجر به افزایش حجم در هر یک از اجزای سلولی غده پروستات می‌شود.

سرطان پروستات دومین سرطان شایع بعد از سرطان ریه در میان مردان است. اطلاعات آماری و علائم بالینی میزان مرگ و میر ناشی از سرطان پروستات مبین سه طیف گسترده روند رشد این بیماری است. سرطان پروستات می‌تواند دارای رشد آهسته بوده و زمانی طولانی تا بروز علائم بالینی آن داشته باشد. در مواردی دیگر تومور به سرعت رشد کرده و تهاجم تومور به بافت‌های دیگر امکانپذیر می شود. در چنین مواردی مدت فاصله زمانی بین شروع بیماری و گسترش دامنه آن بسیار کوتاه است. مابین این دو طیف رشد، تومورهایی وجود دارند که سرعت روند رشد آنها در حد متوسطی است.

سرطان پروستات با نشانه‌های مرتبط با دفع ادرار و یا درد شکم تظاهر می‌کند. این نشانه‌ها با علائم بیماریهای رایجی مانند عفونت و هیتروفی (بزرگی) خوش خیم پروستات (Benign Prostatic Hyperplasia) مشترک است.

علائم هشدار دهنده سرطان پروستات عبارتند از:

ادرار کردن پی در پی یا سخت

جاری شدن ضعیف ادرار

عدم توانایی در ادرار

بی‌ اختیاری ادراری

جریان منقطع و ضعیف ادرار

وجود خون در ادرار

خروج منی همراه با درد

درد مداوم قسمت پائین کمر

سوزش

ناتوانی جنسی

سبب‌شناسی: سرطان‌ زایی پروستات

علت ابتلا به سرطان پروستات هنوز ناشناخته است اما تحقیقات آماری و بالینی، روند بدخیمی بیماری سرطان پروستات را به این عوامل ارتباط می دهد:

سن ‌ـ سرطان پروستات اغلب در افراد سالمند دیده می‌شود و افراد زیر ۵۰ سال به ندرت به آن مبتلا می شوند. مردان بالای ۶۰ سال بیشتر در معرض خطر ابتلاء به سرطان پروستات هستند و باید بیشتر متوجه علائم هشدار دهنده این بیماری باشند.

عوامل ژنتیکی - سابقه ارثی سرطان پروستات عامل مهمی در ابتلا به این سرطان است. وجود سابقه سرطان پروستات بین اعضای نزدیک خانواده از جمله پدر و برادر احتمال ابتلا به این سرطان را افزایش می ‌دهد.

عوامل هورمونی ـ هورمون‌های استروئیدی (تستوسترون و آندروژنها) برای رشد و حفظ و عمل طبیعی آن در مردان بالغ نقش مهمی را ایفا می کند. افزایش میزان ترشح هورمون تستوسترون در خون اغلب موجب تسریع روند بدخیمی سرطان پروستات می شود.

تغذیه - رژیم غذایی دارای اثرات بالقوه ‌ای در پیشگیری و یا پیشتازی ایجاد سرطان پروستات به شمار می رود. مطالعات و تحقیقات علمی ثابت کرده ‌اند که سبزیجات حاوی مقادیر قابل توجهی ویتامین C و E، به خصوص گوجه فرنگی، عاملی محافظتی در مقابل سرطان پروستات تلقی می شوند در حالی که استفاده از مقادیر زیاد چربی حیوانی عامل مستعد کننده و پیشتاز در ایجاد سرطان پروستات شناخته شده است.

مواد شیمیایی - تماس با مواد شیمیایی سرطان‌زا در محیط مانند کادمیم، که در تهیه برخی آلیاژها و باتری کاربرد دارد، عامل مستعد کننده و پیشتاز در ایجاد سرطان پروستات است.

بیماری های مقاربتی - وجود بیماریهای مقاربتی احتمال ابتلاء به سرطان پروستات را افزایش می‌دهد.

 

الگوهای غربالگر سرطان پروستات

معاینه غده پروستات از طریق معاینه مقعد (Digital rectal examination) از الگوهای غربالگر سرطان پروستات است. در این روش پزشک از داخل مقعد بیمار، غده پروستات را معاینه می ‌کند. وجود سطح خشن و نامنظم بافت از علائم هشدار دهنده سرطان پروستات محسوب می ‌شود.

تومورهای سرطانی آنتی‌ ژن‌های مشخصی را تولید می ‌کنند که ممکن است از طریق آزمایش خون کشف شوند. آنتی ‌ژنی که به طور کامل توسط غده پروستات تولید می ‌شود، آنتی ‌ژن اختصاصی پروستات (Prostate Specific Antigen ,PSA) است. تشخیص سریع سرطان پروستات با اندازه‌ گیری آنتی‌ ژن اختصاصی پروستات از آزمایش های غربالگر این بیماری است. در بیمارانی که مبتلا به سرطان پروستات هستند، مقدار این آنتی ژن در سطح بالاتری است.

البته تنها سطح PSA در آزمایش خون فرد نمایانگر ابتلا به سرطان پروستات نیست. در برخی از موارد عفونت و یا ”بزرگی خوش ‌خیم“ حجم غده پروستات می ‌تواند سبب افزایش میزان PSA در خون شود. از این رو، ترکیب معاینه مقعد توأم با آزمایش تعیین سطح PSA از طریق خون روش دقیق‌تری برای تشخیص سرطان پروستات است و برای اطمینان بیشتر، در مراحل بعدی آزمایشات دیگری مانند تصویرنگاری باز آوای مغناطیسی (MRI)، سونوگرافی (Ultrasound)، توموگرافی کامپیوتری (CT SCAN) و نمونه ‌برداری از غده (Biopsy) نیز انجام می‌گیرد.

تشخیص به موقع بیماری، دست کم ۵ سال بیشتر به زندگی مبتلایان به سرطان پروستات اضافه می‌کند. توصیه می‌شود مردان در سنین بالای ۴۰ سال سالیانه مورد معاینه غده پروستات ازطریق معاینه مقعد قرار گیرند و در سنین بالای ۵۰ سال، هر سال آزمایش آنتی‌ژن مخصوص پروستات را انجام دهند.

درمان سرطان پروستات

با در نظر گرفتن شرایط بیمار ممکن است یک یا ترکیبی از این الگوها تجویز شود:

1. تحت نظر گرفتن بیماری: در این روش بیمار به طور دقیق تحت نظر پزشک قرار می گیرد، بدون اینکه الگوی درمانی بر روی او اعمال شود. این روش برای بیمارانی تجویز می‌ شود که جراحی برایشان مفید نیست و یا رشد غده سرطانی پروستات آنها بسیار کند و آهسته است و در درازمدت تأثیر سوء بر سلامتی او نخواهد گذاشت.

2. جراحی: برداشتن کامل غده پروستات پروستکتومی Prostatectomy). )

3. کرایوتراپی (Cryotherapy) : استفاده درمانی از سرمای شدید. در این روش سوند (probe) سونوگرافی به داخل مقعد انداخته می شود تا پزشک تصویر محل مورد نظر را بر روی صفحه ببیند. در این روش پزشک با انداختن سوند درون غده پروستات از طریق شکاف کوچکی بین مقعد و کیسه حاوی بیضه‌‌ ها نیتروژن مایع را به غده پروستات هدایت می‌ کند. نیتروژن مایع در داخل بافت منجر به انجماد بافت و انهدام سلول‌های سرطانی بافت غده پروستات می‌ شود. کرایوتراپی روشی موثر برای درمان مقاطع کوچک ابتلا به سرطان است. احتمال آسیب دیدگی مثانه و التهاب دستگاه تناسلی از عوارض جانبی این روش است.

4. شیمی درمانی: استفاده از داروهای شیمیایی منجر به انهدام سلولهای سرطانی می ‌شود. عوارض جانبی شیمی درمانی عبارتند از: ریزش موی سر و ابرو، کاهش گلبولهای سفید خون، ضعف سیستم ایمنی و دفاعی بدن، عفونت، احساس درد، خشکی دهان و پوکی استخوان.

5. رادیوتراپی: از آنجا که تومور ممکن است بافتهای اطراف غده پروستات را در بر گرفته باشد انجام جراحی و برداشتن غده پروستات کافی نیست و هر تظاهری از وجود PSA در آزمایش حاکی از گستردگی تومور است. در چنین وضعیتی الگوهای درمانی وسیع‌ تری مانند رادیوتراپی پی ‌گیری می ‌شود. هدف از رادیوتراپی کنترل رشد سلولهای سرطانی است. تابش اشعه به محل تومور ممکن است به صورت خارجی یا داخلی باشد.

رادیوتراپی خارجی: در این روش بیمار در معرض تشعشع قرار می‌ گیرد. اشعه از چند زاویه مختلف از خارج از بدن به تومور هدایت می ‌شود. این روش کاملا بدون درد است و به مدت ۷ تا ۸ هفته ادامه دارد. ولی بیمار از عوارض جانبی مانند تحریک‌ پذیری مقعد، اسهال و خستگی مفرط ناشی از تابش پرتو گزارش می ‌دهد. اثرات اشعه ممکن است واکنشهای پوستی به صورت التهاب، خارش، سوزش، ترشح یا پوسته پوسته شدن پوست را به دنبال داشته باشد. تهوع، ‌استفراغ، بی‌ اشتهایی و آسیب‌های عروقی و تنفسی می تواند از دیگر عوارض جانبی رادیو تراپی باشد. همچنین رادیوتراپی ممکن است باعث سرکوب سیستم خونساز بدن و کاهش گلبولهای سفید و ضعف سیستم ایمنی بدن و نهایتا بروز عفونت شود.

رادیو تراپی داخلی یا براکی تراپی (Brachy therapy): براکی تراپی برای رساندن مستقیم مقدار زیادی اشعه به ضایعه بدخیم است. در این روش، در اتاق عمل با استفاده از سرنج‌ های نازک مواد یونیزه در بدن بیمار کاشته می‌ شود.

6. هورمون درمانی : از آنجا که هورمون تستوسترون به رشد سرطان غده پروستات کمک می کند، هدف از هورمون درمانی کاهش هورمون جنسی در بدن است. این روش با به کارگیری داروهای ضد تستوسترون انجام می‌ گیرد و شامل تجویز هورمون استروژن به عنوان قرص است که تاثیر ضد تستوسترون دارد. عوارض جانبی استفاده از قرصهای حاوی استروژن شامل درد در پستان و رشد پستان است که با قطع مصرف قرص‌ ها از بین می ‌رود.

جلوگیری از مرگ و میر ناشی از سرطان پروستات با تشخیص زودرس امکان‌پذیر است. اکنون با اطلاعات و روشهای جدید الگوهای درمانی، برای درصد بالایی از بیماران مبتلا به سرطان پروستات، امکان بهبودی کامل فراهم شده است.

منبع

سلامت خواب (یا خواب علمی)

درعمر و حیات انسان ، حد اقل یک سوم اوقات در خواب می گذرد. خواب با سلامت انسان ارتباط نزدیک دارد ، خواب کافی و با کیفیت عالی یک اصل برای سلامتی است. لازم است مردم با خواب علمی و اینکه برای نمونه یک آدم هر روز به چه مدت خواب نیاز دارد ؟ و سوالاتی از این قبیل و جواب آن اشنا شوند . پژوهش ها نشان می دهد : خواب انسان در یک شب در چهار تا پنج دوره تناوب انجام می شود. هر دوره تناوب به سه بخش تقسیم شده و بخش اول دوره خواب سبک و بخش دوم دوره خواب سنگین است و بخش سوم دوره حرکت سریع چشمان نامیده شده است. دراین دوره کره چشم انسان به حرکات رفت و آمد سریع غیر پیوسته می پردازد. پس از خاتمه این دوره ، خواب انسان بار دیگر به دوره خواب سبک وارد می شود و دوره تناوب جدید آغاز می گردد .

خانم ” جان جین سین ” رئیس شورای انجمن تحقیق و بررسی خواب چین گفت : ” راجع به آنکه یک آدم واقعا به چقدرخواب احتیاج دارد ، باید گفت تفاوت فردی وجود دارد. از لحاظ میانگین، تقریبا هفت ساعت و نیم برای یک سالمند لازم است. با این حال ساعات 6 تا 9 در مقیاس معمولی به حساب می آید. وضعیت انسان در روز بعد و پس از خواب نیز مهم است. “ 

با این حال این طور نیست که مدت خواب هر چه بیشتر باشد نتیجه بهتر است. پژوهش ها نشان می دهد : خواب بیشتر از حد در مدت طولانی نه تنها برای بدن زیان آور است بلکه احتمالا در عمر تأثیر منفی برجای خواهد گذاشت.

درواقع کیفیت خواب با نسبت دوره خواب سنگین در مدت خواب وابسته است. برای سالمندان ، دوره خواب سنگین تقریبا 15 تا 20 در صد مدت تمام خواب را شامل می شود. هنگامی که انسان در دوره خواب سنگین قرار دارد ، بدن انسان به حالت اول برگشته و انرژی احیا می شود.

خانم ” جان جین سین ” خاطر نشان کرد : خواب با کیفیت عالی به عادت حسنه خواب مربوط است. وی گفت : ” بطورعمده به اندیشه انسان بستگی دارد. اگر بدن بسیار آرام باشد ، طبیعتا به میزان خواب سنگین می رسد. اگر شما خیلی دیر به خواب بروید ، اوقات خواب سنگین کم می شود.”

وی متذکر شد : استراحت موقع ظهر یک عادت بسیار خوب است. زیرا انسان در طول روز انرژی مصرف می کند ، اگر در میانه روز کمی استراحت کند، نقش بسیار مطلوبی برای وی خواهد داشت. البته بمحض آنکه انسان از دوره خواب سنگین بیدار شود ، تا مدتی ، فکرش مغشوش است. لذا افکار در خواب سنگین کاملا محو می شود و برای هوشیاری مدت زمان نیاز است. ”

طبق تقسیم بندی بین المللی ، بیماری های ممانعت کننده از خواب به 80 الی 90 نوع رسیده است. توقف موقت تنفس ناشی از خرخر کردن و بیخوابی معمولی ترین بیماری هاست. طبق تحقیق و بررسی ، در چین حدود 20 تا 30 در صد مردم مورد اذیت خرخر کردن قرار گرفته و حدود 40 در صد سالمندان تا اندازه های متفاوت شاهد بیخوابی هستند. این بیماری ها جدا سلامت جسمی و روحی مردم را مورد تهدید قرار داده است. آقای دن یکی از مبتلایان گفت : ” سابقه خرخر کردن من تقریبا پنج و یا شش سال است. صدای آن بسیار بلند است و در نتیجه کیفیت خوابم خوب نیست ، روزها دچار سرگیجه می شوم و این وضع باعث کاهش قوه حافظه می شود.” 

هان فائو” معاون بخش تنفس بیمارستان خلق دانشگاه پکن گفت، پیدایش صدای خرخر ثابت می کند هنگامی که انسان به خواب می رود ، جهاز تنفسی تنگ شده است ؛ اگر جهاز تنفسی تماما مسدود شود ، توقف موقت تنفسی در خواب رخ می دهد. وی افزود :

از لحاظ ریشه ای ، خرخر کردن علامت مهمی برای توقف موقت تنفس در خواب بشمار می اید. با این حال این طور نیست که هر فردی که خرخر می کند چنین عوارضی داشته باشد. یک چهارم خرخر کنندگان در خواب دچار قطع تنفس می شوند. آنان فقط خرخر می کنند اما با توقف موقت تنفس در خواب مواجه نیستند ، در آینده نیز احتمالا عوارض یاد شده فزونی می گیرند .”

آقای هان گفت : برای عوارض فوق اکنون روش درمانی نسبتا خوب پیدا شده است : یکی با دستگاه تنفس مصنوعی درمان و دیگر عمل جراحی . نتیجه این درمان بسیار خوب است . ”

محافل پزشکی برای تشخیص و درمان بیخوابی تعریف روشنی دارند. معنی بی خوابی این است که مبتلایان از اوقات و کیفیت خواب راضی نیستند و زندگی معمولی شان تحت تأثیرات منفی در مدت روز قرار می گیرد. ”

عوامل بیخوابی زیاد است عناصر روانیئ ، عوامل محیط زیست و بیماری های دیگر ؛ از این رو، کلید درمان بیخوابی مصرف داروی مناسب است .

گزارش فوق از رادیو بین المللی چین تهیه شده است

منبع

عکس العمل در مقابل کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ بدن‌

 

این‌ حالت‌ وقتی‌ رخ‌ می‌دهد که‌ درجه‌ حرارت‌ بدن‌ به‌ زیر 35 درجه‌ سانتیگراد سقوط‌ کند. آثار این‌ وضعیت‌، بسته‌ به‌ سرعت‌ شروع‌ آن‌ و سطحی‌ که‌ درجه‌ حرارت‌ بدن‌ تا آن‌ حد سقوط‌ می‌کند، متغیر است‌. کاهش‌ متوسط‌ درجه‌ حرارت‌ معمولاً به‌طور کامل‌ بهبود پیدا می‌کند. کاهش‌ شدید درجه‌ حرارت‌ (وقتی‌ حرارت‌ مرکزی‌ بدن‌ به‌ زیر 30 درجه‌ سانتیگراد سقوط‌ کند) اغلب‌ (البته‌ نه‌ همیشه‌) کشنده‌ است‌. با این‌ حال‌، صرف‌نظر از مقدار کاهش‌ درجه‌ حرارت‌، شروع‌ و تداوم‌ اقدامات‌ نجات‌دهنده‌ حیات‌ تا زمانی‌ که‌ یک‌ پزشک‌ برای‌ ارزیابی‌ بیمار برسد، همیشه‌ ارزشمند است‌.

 

عوامل‌ ایجادکننده‌ کاهش‌ درجه‌ حرارت‌

کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ در منازلی‌ که‌ خوب‌ گرم‌ نمی‌شوند، می‌تواند طی‌ چند روز بروز کند. شیرخواران‌، افراد بی‌خانمان‌، سالمندان‌ و افراد لاغر و نحیف‌، مشخصاً آسیب‌پذیر هستند. کمبود فعالیت‌ (بدنی‌)، بیماری‌ مزمن‌ و خستگی‌، همگی‌ میزان‌ خطر را افزایش‌ می‌دهند؛ الکل‌ و مواد مخدر می‌توانند وضعیت‌ را تشدید کنند. همچنین‌ ممکن‌ است‌ کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ در اثر مواجهه‌ طولانی‌مدت‌ با سرمای‌ خارج‌ از ساختمان‌ رخ‌ دهد . هوای‌ وزنده‌ اثر سرمایشی‌ بیشتری‌ نسبت‌ به‌ هوای‌ راکد دارد. بنابراین‌، «عامل‌ باد ـ سرما»ی‌ زیاد می‌تواند به‌ مقدار زیادی‌ خطر بروز کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ را در فرد افزایش‌ دهد. مرگ‌ ناشی‌ از فرو رفتن‌ در آب‌ سرد می‌تواند به‌ دلیل‌ کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ باشد نه‌ غرق‌ شدگی‌. وجود آب‌ سرد در اطراف‌ بدن‌ 30 بار سریع‌تر از هوای‌ سرد، بدن‌ را سرد می‌کند و دمای‌ بدن‌ با سرعت‌ بیشتری‌ سقوط‌ می‌کند.

تشخیص‌

با پیشرفت‌ این‌ وضعیت‌ ممکن‌ است‌ موارد زیر ظاهر شوند:


- لرزیدن‌ و پوست‌ خشک‌، رنگ‌ پریده‌ و سرد


- بی‌تفاوتی‌، عدم‌ آگاهی‌ نسبت‌ به‌ زمان‌ و مکان‌ یا رفتار غیرمنطقی‌؛ گاهی‌، پرخاشگری‌

- بی‌حالی‌ یا اختلال‌ هوشیاری‌

- تنفس‌ کند و کم‌عمق‌

- نبض‌ کند و ضعیف‌. در موارد شدید، ممکن‌ است‌ قلب‌ از ضربان‌ بایستد.

 

مباحث‌ زیر را هم‌ ببینید:

غرق‌ شدگی‌ ، اقدامات‌ نجات‌دهنده‌ حیات‌ .

اهداف‌

پیشگیری‌ از اتلاف‌ گرمای‌ بیشتر از بدن‌

گرم‌ کردن‌ بیمار به‌ طور آهسته‌

در صورت‌ لزوم‌، فراخوانی‌ کمک‌های‌ پزشکی‌

درمان در شرایط داخل ساختمان

1) در مورد بیماری‌ که‌ از خارج‌ ساختمان‌ به‌ داخل‌ آورده‌ شده‌ است‌، به‌ سرعت‌ لباس‌های‌ مرطوب‌ را با لباس‌های‌ گرم‌ و خشک‌ تعویض‌ کنید.

2) در صورتی‌ که‌ بیمار جوان‌ و خوش‌ بنیه‌ است‌ و می‌تواند بدون‌ کمک‌ وارد وان‌ حمام‌ شود، می‌توان‌ برای‌ گرم‌ کردن‌ مجدد او از حمام‌ استفاده‌ کرد. آب‌ باید گرم‌ باشد نه‌ خیلی‌ داغ‌ (تقریباً 40 درجه‌ سانتیگراد).

3) بیمار را در بستر قرار دهید و مطمئن‌ شوید که‌ او کاملاً پوشیده‌ شده‌ است‌. به‌ بیمار نوشیدنی‌های‌ گرم‌، سوپ‌ یا غذاهای‌ پرانرژی‌ مثل‌ شکلات‌ بدهید تا به‌ گرم‌ شدن‌ مجدد او کمک‌ کنید.

مورد خاص‌

کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ در سالمندان‌

سالمندان‌ ممکن‌ است‌ با سرعت‌ کمتر و طی‌ چندین‌ روز دچار کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ شوند. افراد سالمند اغلب‌ از تغذیه‌ و گرمایش‌ کافی‌ برخوردار نیستند و احتمالاً بیشتر دچار بیماری‌های‌ مزمنی‌ می‌شوند که‌ تحرک‌ آنها را مختل‌ می‌کند.

هنگام‌ درمان‌ یک‌ سالمند مبتلا به‌ کاهش‌ درجه‌ حرارت‌، مراقب‌ باشید که‌ وی‌ را به‌طور آهسته‌ گرم‌ کنید. بیمار را در اتاقی‌ که‌ درجه‌ حرارت‌ آن‌ تقریباً 25 درجه‌ سانتیگراد است‌، با پتو بپوشانید. اگر بیمار را خیلی‌ سریع‌ گرم‌ کنید، ممکن‌ است‌ خون‌ به‌طور ناگهانی‌ از قلب‌ و مغز به‌ سطح‌ بدن‌ منتقل‌ شود.

همیشه‌ با یک‌ پزشک‌ تماس‌ بگیرید زیرا کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ می‌تواند علایم‌ سکته‌ مغزی‌، حمله‌ قلبی‌ یا کم‌کاری‌ غده‌ تیرویید را بپوشاند یا آنکه‌ همراه‌ با آنها بروز کند.

احتیاط‌!

به‌ بیمار سالمند اجازه‌ ندهید که‌ برای‌ گرم‌ کردن‌ بدن‌ خود از حمام‌ استفاده‌ کند (گرم‌ شدن‌ ناگهانی‌ می‌تواند سبب‌ انحراف‌ ناگهانی‌ خون‌ از قلب‌ و مغز به‌ سطح‌ بدن‌ شود).

- هیچ‌ منبع‌ گرمایی‌ (مثل‌ بطری‌ آب‌ داغ‌ یا بخاری‌) را در مجاورت‌ بیمار قرار ندهید چون‌ این‌ کار می‌تواند خون‌ را خیلی‌ سریع‌ جابه‌جا کند. به‌علاوه‌، این‌ وسایل‌ ممکن‌ است‌ منجر به‌ سوختگی‌ در بیمار شود.

- الکل‌ منجر به‌ بدتر شدن‌ کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ می‌شود.

- با ملایمت‌ به‌ بیمار رسیدگی‌ کنید زیرا در موارد شدید، جابه‌جایی‌ یا درمان‌ شتاب‌زده‌ می‌تواند قلب‌ را از ضربان‌ باز نگه‌ دارد.

4) علایم‌ حیاتی‌ بیمار (سطح‌ پاسخ‌دهی‌، تنفس‌، نبض‌ و درجه‌ حرارت‌) را به‌طور مرتب‌ کنترل‌ و ثبت‌ کنید.

5) اگر ذره‌ای‌ در مورد وضعیت‌ بیمار مشکوک‌ هستید، تماس‌ با یک‌ پزشک‌ بسیار حایز اهمیت‌ است‌. اگر کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ در یک‌ فرد سالمند یا شیرخوار روی‌ داده‌ است‌، همیشه‌ باید کمک‌ پزشکی‌ درخواست‌ کنید.

مورد خاص‌

کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ در شیرخواران‌

روش‌های‌ تنظیم‌ دمای‌ بدن‌ در شیرخواران‌ تکامل‌ نیافته‌ است‌، به‌ همین‌ جهت‌ یک‌ شیرخوار ممکن‌ است‌ در یک‌ اتاق‌ سرد دچار کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ شود. پوست‌ شیرخوار ممکن‌ است‌ سالم‌ به‌نظر برسد اما در لمس‌، سرد است‌؛ وی‌ ممکن‌ است‌ شل‌ و بی‌حال‌ بوده‌، به‌طور غیرمعمول‌ ساکت‌ باشد و از خوردن‌ شیر امتناع‌ کند. با پوشاندن‌ شیرخوار در پتو و گرم‌ کردن‌ اتاق‌، وی‌ را به‌ تدریج‌ گرم‌ کنید. در صورتی‌ که‌ مشکوک‌ هستید که‌ شیرخواری‌ دچار کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ هست‌ یا خیر، همیشه‌ باید با یک‌ پزشک‌ تماس‌ بگیرید.

اهداف‌

پیشگیری‌ از اتلاف‌ گرمای‌ بیشتر از بدن‌

گرم‌ کردن‌ بیمار

فراخوانی‌ نیروهای‌ امدادی‌

درمان در شرایط خارج از ساختمان

1) در اسرع‌ وقت‌، بیمار را به‌ یک‌ مکان‌ سرپوشیده‌ منتقل‌ کنید.

2) باس‌های‌ مرطوب‌ را خارج‌ کنید. بیمار را در برابر باد محافظت‌ کنید. با استفاده‌ از چند پتو و لباس‌ اضافه‌، بیمار را بپوشانید؛ سر بیمار را هم‌ بپوشانید. از دادن‌ لباس‌های‌ خودتان‌ به‌ بیمار خودداری‌ کنید.

3) بیمار را در برابر (سرمای‌) زمین‌ و محیط‌ اطراف‌ محافظت‌ کنید. بیمار را در یک‌ کیسه‌ خواب‌ خشک‌ قرار دهید و با چند پتو یا روزنامه‌ بپوشانید. در صورت‌ امکان‌، یک‌ کیسه‌ نجات‌ پلاستیکی‌ یا از جنس‌ کاغذ آلومینیوم‌ را به‌ دور او بپیچید.

4) فردی‌ را برای‌ درخواست‌ کمک‌ روانه‌ کنید. در حالت‌ مطلوب‌، 2 نفر باید برای‌ درخواست‌ کمک‌ روانه‌ شوند. با این‌ حال‌، ترک‌ نکردن‌ بیمار بسیار حایز اهمیت‌ است‌؛ یک‌ نفر باید در تمام‌ لحظات‌ در کنار بیمار بماند.

5) در صورتی‌ که‌ به‌ نوشیدنی‌ گرم‌ یا غذاهای‌ پرانرژی‌ (مثل‌ شکلات‌) دسترسی‌ دارید، این‌ مواد غذایی‌ را به‌ منظور سریع‌تر گرم‌ شدن‌، به‌ او بدهید تا بخورد.

احتیاط‌!

الکل‌ با گشاد کردن‌ عروق‌ سطحی‌، امکان‌ اتلاف‌ گرما را فراهم‌ می‌کند و کاهش‌ درجه‌ حرارت‌ را شدیدتر می‌کند.

هشدار!

اگر بیمار بی‌هوش‌ شد، راه‌ تنفسی‌ را باز و تنفس‌ را کنترل‌ کنید؛ آماده‌ باشید تا در صورت‌ لزوم‌، احیای‌ تنفسی‌ و ماساژ قفسه‌ سینه‌ را آغاز کنید (مبحث‌ « اقدامات‌ نجات‌دهنده‌ حیات‌ » را ببینید)

6) با رسیدن‌ نیروهای‌ امدادی‌، بیمار باید توسط‌ آنها به‌ بیمارستان‌ منتقل‌ شود.

مورد خاص‌

مواردی‌ که‌ به‌ نیروهای‌ امدادی‌ دسترسی‌ ندارید

اگر در کنار بیمار تنها هستید، سعی‌ کنید با سوت‌ زدن‌، برافروختن‌ مشعل‌ یا روشن‌ کردن‌ آتش‌، جلب‌ توجه‌ کنید.

منبع

صرع و سالمندان

 


سالیان طولانی، صرع به عنوان بیماری کودکان تلقی میشد. حال می دانیم علی رغم اینکه صرع اغلب در دهه اول زندگی شروع می شود اما احتمال شروع این بیماری د دهه ششم و هفتم زندگی نیز زیاد است. منحنی شیوع صرع در اطفال به اوج خود می رسد، در سالهای بزرگسالی به کفه رسیده و ثابت می ماند و سپس مجددا در سنین بالای 65 سال افزایش می یابد.

بعد از بیماری زوال عقل و سکته مغزی، صرع شایعترین بیماری مغزی در سالمندان است. ما هنوز درباره درمان و پیش آگهی آن در این گروه سنی اطلاعات کمی داریم.

صرع به خودی خود بدون توجه به سن، تجربه پریشان کننده ای است و تغییرات احتمالی در روش زندگی می تواند استرس زیادی به فرد تحمیل کند. در افرادی که تمام عمر خود را با صرع زندگی کرده اند، با رسیدن به سنین سالمندی به توجهات خاص نیاز دارند و با چالشهای جدیدی روبرو خواهند شد.

درباره صرع

صرع می تواند با اشکال بسیار متفاوتی از جمله اختلال هوشیاری، لرزشهای حمله ای و تشنج ها خود را نشان دهد.

معمولا حملات طولانی مدت نیستند و بطور معمول یک یا دو دقیقه به طول می انجامد و سپس قطع می شوند.

چه چیزی موجب صرع می شود؟

اغلب موارد ما نمیدانیم چرا صرع رخ می دهد. در موارد محدودی پزشکان ردپای علل خاصی از جمله ضربه به سر ناشی از تصادفات رانندگی عفونتهای جدی مغز مانند مننژیت را پیدا می کنند. ما میدانیم بعد از 60 سالگی فاکتورهای دیگری نقش بازی می کنند. سکته مغزی شایع ترین علت صرع در سنین بالا می باشد.
انسداد عروقی باعث می شود به بعضی قسمتهای مغز خون و اکسیژن نرسد و آسیب حاصل ممکن است منجر به تشنج شود. بیماری قلببی نیز با مکانیسم مشابه منجر به تشنج می شود. این امر به دلیل این است که میزان خون رسانی به مغز را بیش از حد کاهش می دهد. سایر علل شناخته شده صرع در سنین بعد از 60 سالگی عبارتند از تومورهای مغزی، نارسایی کلیوی و کبدی، ضربه مغزی و در کشورها دیگر مصرف الکل.

درمان
پزشکان برای درمان صرع داروهای ضد صرع را تجویز می کنند این داروها در پیشگیری یا کاهش فرکانس تشنج بسیار موفق هستند. به دلیل تغییر در راههای جذب، متابولیسم و دفع داروها در سنین سالمندی غالبا مقادیر کمتری از داروها تجویز می شود. سالمندان اغلب نیاز به مصرف سایر داروها به دلیل بیماریهای دیگر دارند، لذا لازم است پزشک خود را از تمام داروهایی که مصرف می کنند مطلع سازند. بعضی داروها حتی داروهایی مانند ضد اسید معده یا مسکت ممکت است با داروهای ضد صرع، تداخل عمل منفی داشته باشند. مصرف همزمان بعضی داروها ممکن است منجر به تغییر خلق و خو و رفتار شود.

وقتی یک سالمند به طور ناگهانی دچار افسردگی، فراموشی، اضطراب و احساس خستگی مفرط شود، بایستی به پزشک خود اطلاع دهد. این علائم امکان دارد با تغییر یا تنظیم میزان داروها برطرف شود.

هیچ وقت داروی ضد صرع را خودسرانه قطع نکنید

برای سالمندان ممکن است مصرف صحیح دارو خصوصا وقتی فرد ا حتیاج به مصرف چندین دارو در زمانهای متفاوت روز دارد مشکل باشد، بسیاری از آنان استفاده از جدول دارویی، جعبه های مخصوص مصرف قرص و ساعتهای مچی زنگ دار را در استفاده صحیح دارو مفید می دانند.

رانندگی
هر فرد مبتلا به صرع بدون توجه به سن، بایستی در رابطه با رانندگی با متخصص مغز و اعصاب مشورت کند. در صورتیکه خطر آفرین باشد، بایستی از وسایل نقلیه عمومی استفاده کند.

مسائل متفرقه

وقتی تشخیص صرع برای سالمند گذاشته می شود، یکی از واکنشهای نامطلوب افراد خانواده حمایت بیش از حد از سالمند می باشد.

بدین ترتیب علیرغم اینکه بیشترین و مهمترین توجه را اعمال می کنند ولی ممکن است این عمل به قیمت از دست دادن استقلال سالمند تمام شود.

سالمندان مصروعی که از سلامت جسمی خوبی برخوردار هستند می توانند مستقل زندگی کنند. بسیاری از سالمندان به یاد می آورند که زمانی صرع به عنوان یک بیماری روانی تلقی می شد. در زمانهای نه چندان دور مردم از مصروعن دوری می کردند ولی خوشبختانه زمان در حال تغییر است. اکنون صرع یک بیماری شناخته شده مغزی است که جدا از سایر بیماری های جسمی نمی باشد. سالمندان مصروع با تنها تغییر کمی در نحوه زندگی می توانند به زندگی زنده، فعال و خلاق ادامه دهند.

گردآوری و تنظیم: دکتر پروین پور طاهریان

منبع

 

بیماری پارکینسون

*بیماری پارکینسون (Parkinson’s Disease یا PD) برای اولین بار توسط دانشمند بریتانیایی دکترجیمز پارکینسون (James Parkinson) در سال 1817 میلادی توصیف شد و …………… لذا نام این بیماری به او تعلق یافت*.

این بیماری بر اساس چهار علامت مخصوص آن مشخص می شود:

ارتعاش دست و پا در حالت استراحت (لرزش بیمار همزمان با ارتعاش دست و پا در حالت استراحت)

آرام شدن حرکت (برادیکینسیا / Bradykinesia)

سختی حرکت (و خشک شدن) دست و پا یا بدن

تعادل بد (تعادل ضعیف)

در حالی که دو یا بیشتر از این علایم در بیمار دیده شود، مخصوصا ً وقتی که در یک سمت بیشتر از سمت دیگر پدیدار شود، تشخیص پارکینسن داده می شود مگر اینکه علایم دیگری همزمان وجود داشته باشد که بیماری دیگری را نمایان کند. بیمار ممکن است در اوایل، بیماری را با لرزش دست و پا یا با ضعیف شدن حرکت احساس کند و دریابد که انجام هر کاری بیشتر از حد معمول طول می کشد و یا اینکه سختی و خشک شدن حرکت دست و ضعف تعادل را تجربه می کند. اولین نشانی های پارکینسون مجموعه ای متفاوت از ارتعاش، برادیکنسیا، سفت شدن عضلات و تعادل ضعیف هستند. معمولا ً علایم پارکینسون ابتدا در یک سمت بدن پدیدار می شوند و با گذشت زمان به سمت دیگر هم راه پیدا می کنند.

تغییراتی در حالت صورت و چهره روی می دهد، از جمله ثابت شدن (fixation) حالت صورت (ظاهرا ً احساسات کمی بر چهره نمایان می شود) و یا حالت خیرگی چشم ( به دلیل کاهش پلک زدن). علاوه بر این ها، خشک شدن شانه یا لنگیدن پا در سمت تحت تاثیر قرارگرفته عوارض دیگر (عادی) این بیماری است. افراد مسن ممکن است نمایان شدن یک به یک این نشانه های پارکینسون را به تغییرات افزایش سن ربط بدهند، ارتعاش را به عنوان لرزش” بدانند، برادیکنسیا را به “آرام شدن عادی” و سفت شدن عضلات را به “آرتروزربط بدهند. حالت قوز (stooped) این بیماری را هم خیلی از این افراد به سن یا پوکی استخوان (osteoporosis) ربط می دهند. هم بیماران مسن و هم بیماران جوان ممکن است بعد از بیش از یک سال که با این عوارض روبرو بوده اند برای تشخیص به پزشک مراجعه کنند.

از هر صد نفر بالای سن شصت سال یک نفر به پارکینسون مبتلا می شود، و معمولا ً این بیماری در حدود سن شصت سالگی آغار می شود. افراد جوانتر هم می توانند مبتلا به پارکینسون شوند. تخمین زده می شود که افراد جوان مبتلا به پارکینسون (مبتلا شده در سن چهل یا کمتر) 5 تا 10 درصد کل این بیماران را تشکیل می دهند.

پیشرفت بیماری پارکینسون

بعد از بیماری آلزایمر (Alzheimer)، بیماری پارکینسون معمولترین بیماری مخرب اعصاب (neurodegenerative) به حساب می آید. پارکینسون یک بیماری مزمن و همیشه در حال پیشرفت است. این بیماری نتیجه از بین رفتن یا ضعیف شدن و لطمه خوردن سلول های عصبی در مغز میانی (سوبستانتیا نیگرا – substantia nigra) است. این سلول های عصبی ماده ای به نام دوپامین، ترشح می کنند. دوپامین پیام های عصبی را از سوبستانتیا نیگرا (مغز میانی) به بخش دیگری از مغر به نام کارپوس استراتوم (corpus stratum)، می برد. این پیام ها به حرکت بدن تعادل می بخشند. وقتی سلول های ترشح کننده دوپامین در سوبستانتیا نیگرا (substantia nigra) می میرند، مراکز دیگر کنترل کننده حرکات بدن نامنظم کار می کنند.

این اختلال ها در مراکز کنترل بدن در مغز باعث به وجود آمدن علایم پارکینسون می شوند. اگر 80% سلول های ترشح کننده دوپامین از بین بروند، علامتهای پارکینسون پدیدار می شوند. علایم پارکینسون در مراحل اولیه بیماری ملایم و بیشتر اوقات در یک سمت بدن دیده می شوند و گاه حتی احتیاج به درمان پزشکی ندارند. ارتعاش در حالت استراحت یک علامت ویژه بیماری پارکینسون است، که یکی از معمولترین علایم های پارکینسون به حساب می آید. ولی بعضی از مبتلایان پارکینسون هیچ وقت با این مشکل برخورد نمی کنند. بیماران ممکن است دست لرزان خود را در جیب یا پشت پنهان کنند یا چیزی را برای کنترل ارتعاش در دست نگه دارند. لرزش می تواند بیشتر از هر محدودیت جسمی دیگر اثر منفی روحی داشته باشد.

با مرور زمان علایم اولیه بدتر و وخیم تر می شوند. یک رعشه ملایم تبدیل به یک ارتعاش مزاحم و ملموس می شود. ممکن است تکه کردن غذا و استفاده از دست مرتعش به مرور زمان سخت تر شود. برادیکینسیا (آرام شدن حرکت) به مشکلی کاملا محسوس بدل می شود که محدود کننده ترین علامت و اثر پارکینسون است. آرام شدن حرکت می تواند مانع انجام عادات روزانه شود: لباس پوشیدن، ریش زدن و یا حمام کردن ممکن است وقت بسیار زیادی از روز را بگیرند. تحرک ضعیف می شود و مشکلاتی بوجود می آورد مانند نشستن و برخاستن از صندلی یا اتومبیل، و یا غلتیدن در رختخواب. راه رفتن آهسته تر می شود و بیمار حالت قوز پیدا می کند ( سر و شانه به طرف جلو تمایل پیدا می کند). صدای بیمار یک نواخت می شود. کمبود تعادل می تواند باعث افتادن بیمار شود. دست خط ریزتر (میکروگرافیا – micrographia) و ناخوانا می شود. حرکات غیرارادی مانند حرکت دست در حال پیاده روی کم می شود.

علایم پارکینسون معمولا ًدست یا پای یک طرف بدن اختصاص دارد ولی با مرور زمان به دست یا پای سالم همان طرف هم سرایت می کند. این علایم پیشرفت می کند تا سمت دیگر بدن را هم تحت تأثیر قرار دهد. معمولا ً این پیشرفت تدریجی است اما سرعت این پیشرفت از بیمار تا بیمار تفاوت دارد. مهم است که بیماران پارکینسون در حال پیشرفت علایم با پزشک خود صحبت و مشورت کنند تا پزشک بتواند درمان را برای بیمارش فراهم کند زیرا بدن هر بیمار به طور مختلف و متفاوت به داروهای گوناگون واکنش نشان می دهد. هدف از درمان برای بیماران از بین بردن علایم نیست بلکه تحت کنترل درآوردن عوارض است. این امر می تواند به بیمار کمک کند تا مستقل عمل کند و یک کنترل مناسب برای این بیماری مزمن بوجود آورد. این بیماری از بین نخواهد رفت ولی کنترل عوارض آن می تواند تا حد زیادی جلوی ناتوان کردن و از کار افتادگی را بگیرد.

بیماران پارکینسون اغلب از این موضوع که بیماری آنها همواره در حال پیشرفت است، آگاه هستند و این موضوع می تواند باعث نگرانی شدید آنها شود. مبتلایان پارکینسون ممکن است بخواهند خود و مشکلات خود را بیش از حد نیاز تحت کنترل درآورند و خود را با دیگر افراد مبتلا مقایسه کنند. نگرانی در مورد پیشرفت بیماری و امکان ادامه کار هم غیرعادی نیست.

پیشگویی و تخمین زدن پیشرفت این بیماری در یک بیمار مشخص غیر ممکن است. سرعت پیشرفت و محدودیت های جسمی و روحی در بیماران مختلف متفاوت است. نوعی راهنمایی برای تشخیص پیشرفت این بیماری در بیماران مختلف بر اساس پیشروی بیماری از زمان تشخیص وجود دارد ولی این تنها در حد یک پیشنهاد است.

وقتی محدودیتهای جسمی پارکینسون به حدی برسد که کارهای روزمره سخت شوند، درمان علایم پارکینسون آغاز می شود.

منبع

چند توصیه برای سالمند سالم شدن ..

ایسنا، علوم پزشکی ایران - توجه به تغذیه در دوران سالمندی که یکی از مهمترین دوره های زندگی است می تواند افراد را در این بخش از زندگی کمتر دچار مشکل و بیماری کند.

دکتر " مهران حق پناه " متخصص طب داخلی در مصاحبه با خبرنگار ایسنا، واحد علوم پزشکی ایران با اشاره به اهمیت تغذیه صحیح در دوران سالمندی گفت : استفاده از رژیم غذایی حاوی انواع متنوعی از غذاها در این سن نسبت به سنین دیگر حائز اهمیت بیشتری است. زیرا مقدار کالری مورد نیاز افراد سالمند کمتر از سایرین بوده ولی نیاز به مواد مغذی در آنها تغییر نمی کند.

وی ادامه داد : برای مثال کمبود ویتامین B1 و B12 در این گروه سنی شایع است که این خود دلیلی بر ضعف حافظه و قدرت تمرکز سالمندان است . به همین جهت مصرف مقادیر کافی از منابع طبیعی یا مکملهای دارویی حاوی این دو ویتامین، در سلامت ذهنی افراد سالمند بسیار موثر است.

دکتر حق پناه همچنین خاطر نشان کرد : افرادی که مایلند دوران سالمندی سالمی داشته باشند باید مقدار دریافت چربی و به ویژه چربی اشباع شده را کاهش دهند زیرا چربی زیاد زمینه ساز تولید لخته در خون و ایجاد ضایعات در جدار داخلی سرخرگ است.

وی مصرف مقادیر کافی غلات و نان را در حفظ سلامت سالمندان موثر ذکر کرد و اظهار داشت : از آنجا که افراد مسن مستعد ابتلا به یبوست هستند ،‌ با دریافت فیبر به مقدار کافی از بروز این مشکل می توان جلوگیری کرد.

این متخصص طب داخلی با اشاره به اهمیت مصرف مقادیر کافی کلسیم در زنان سالمند، گفت : وجود شیر و پنیر در برنامه غذایی زنان بالای 60 سال مانع بروز پوکی استخوان در این افراد می شود.

دکتر حق پناه در ادامه تصریح کرد : باید به سالمندان در خصوص مصرف بیش از حد چای، قهوه، نمک و قند نیز هشدار داده شود، زیرا هر یک از این مواد غذایی در صورت زیاده روی در مصرف می تواند زمینه ساز اختلالات جدی در دستگاه گوارش و قلب و عروق سالمندان باشد.