شاید ایراد از نوع بیان رییس جمهور سابق و بعد هم مسوولان رده پایین تر دیگر است. یکی از آنها حتی گفت هر خانواده باید ۵-۶ فرزند داشته باشد. مواضع اینچنینی و اصرار به تاثیر نداشتن مسایل اقتصادی در فرزندآوری و البته بررسی مشوقهای ضعیف اقتصادی که حتی مقام معظم رهبری هم به کم تاثیر بودن آن اشاره کردند، از دیگر عواملی است که دافعهای برای تشویق به فرزندآوری و زاد و ولد ایجاد کرده است.
در این میان برخی از صاحب نظران علوم اجتماعی معتقدند ممسئولین کشور درباره لزوم افزایش جمعیت حرف میزنند و سازوکار مناسبی در این خصوص تدوین نشده است به عقیده کارشناسان نگرشهای مختلف به جمعیّت ایران و افزایش و کاهش میزان رشد سالانه آن، بُعد تازهای یافته و به دلیل اهمیّتی که به ویژه برای آینده کشور دارد، مورد توجّه محافل علمیو دانشگاهی قرار گرفته است.
واقعیّت این است که شمار و ساختار جمعیّت هر کشوری، از جمله کشور ما، در هر زمانی از چنان اهمیّتی برخوردار است که نباید هرگز آن را از نظر دور داشت و تصوّر کرد که با یک بار اندیشیدن به جمعیّت، همه مسایل آن در همه زمانها و مکانها فیصله یافته و دیگر نیازی به اندیشه و اقدامینو نخواهد بود.
ایران در گذشته کشوری جمعیّتگرا بوده و مثل هر امپراطوری دیگر، علاقه به افزایش جمعیّت داشته و آن را وسیله قدرت و برتری میدانسته است. این فکر تنها مربوط به ایران نبوده است. شاید معروفترین گفته از این دست، بیان مائو تسوتنگ رهبر سایق چین باشد که در یک سخنرانی خطاب به مردم انقلابکرده آن کشور گفت: &#۸۲۲۰;مردم! فراموش نکنید که تنها سرمایه چین وجود هفتصد میلیون چینی است! زیرا هر چینی با دو دست برای کارکردن و یک دهان برای خوردن متولّد میشود.&#۸۲۲۱;
در این حال برخی از جامعه شناسان براین باورند که اصلیترین هدف از هر نوع برنامهریزی اقتصادی-اجتماعی در هر جامعهای نیل به توسعه (بخوانید کسب قدرت) است که از طریق توسعه ظرفیتها و توانمندسازی (و در بسیاری موارد کنترل) آحاد آن جامعه محقق میشود.
این توانمندی میتواند به اشکال مختلف متجلی شود. اما بدون تردید توانایی غلبه بر محدودیتهایی که تاثیر منفی بر بهزیستی انسانها دارند، یک هدف عام و پذیرفتهشده در هر برنامهریزی است. با این فرض، هدف سیاستهای جمعیتی ارتقای کیفیت زندگی جمعیت مورد مطالعه است. این هدف راهنمایی اصلی برای ترغیب به رشد جمعیت یا کنترل و محدودسازی آن است.
در بسیاری از جوامع غربی به دلیل رشد پایین جمعیت این نگرانی به وجود آمده است که با سالمندی جمعیت این جوامع و رشد پایین جمعیت به زودی این کشورها باید تبدیل به واردکننده جمعیت متخصص از سایر نقاط دنیا به کشورهای خود شوند. این امر موجب نگرانی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی برای این کشورهاست.
در همین حال بسیاری از تحلیلگران اقتصاد معتقدند یکی از مهمترین دلایل مشکلات کنونی اقتصاد کشور است. برخی دیگر نیز هشدار دادهاند که مشکل پیرشدن جمعیت موجب کندی رشد اقتصادی خواهد شد. جمعیت جوان بهرهوری و قابلیت تولید بسیار بالاتری را برای کشور به ارمغان خواهد آورد، تا جمعیت پیر؛ به علاوه، جمعیتِ جوان بیشتر تقسیم کار بیشتر، قدرت سیاسی و نمادین افزونتر و چیزهای دیگری از دست را به بار خواهد آورد.
اما آیا این حرف به معنای تاییدِ افزایش جمعیت
بررسی پژوهشگران در مطالعات جمعیتشناختی نشان میدهد که سالمندی جمعیت به این معناست که نسبت افراد سالخورده به کل جمعیت در حال افزایش باشد، به عبارت دقیقتر، جمعیت رو به سوی سالمندی، جمعیتی است که بین ۷ تا ۱۴ درصد آن جمعیت را گروههای سنی ۶۵ ساله و بیشتر تشکیل دهند. این نسبت در جامعه سالمند بین ۱۴ تا ۲۰ درصد و در جامعه سالخورده ۲۰ درصد و بیشتر است.
بررسیهای جمعیتی نشان میدهد که جمعیت جهان رو به سالمندی میرود و این روند در آینده سریعتر خواهد بود. جمعیت ایران نیز همگام با جمعیت جهان رو به سالمندی میرود. برخی جمعیتشناسان بر این اعتقاد هستند که باید برای جلوگیری از وقوع پدیده سالمندی سیاستهای افزایش جمعیت در کشور ترویج شود؛ ولی برخی دیگر چنین عقیدهای ندارند و میگویند «افزایش کیفیت» زندگی از «افزایش کمیت» جمعیت مهمتر است.
در این میان در دوسال گذشته همواره این پرسش مطرح بوده است که آیا صرف توصیه سیاستگذاران و احیانا اتخاذ تدابیر تشویقی و تنبیهی از سوی آنها برای کنترل موالید و پایینآوردن رشد جمعیت کافی است؟ تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد که سیاستهای تشویقی و تنبیهی محدودیتی دارد که عبارت است از عقلانیت حسابگر خانوارها.نرخ رشد جمعیت و تاثیر آن بر ساختار سنی جمعیتی تبعات اقتصادی بسیار مهمیدارد که از دیرباز مورد توجه اندیشمندان و سیاستمداران (سیاستگذاران) بوده است.
دارندگان قدرت سیاسی به عنوان تصمیمگیرندگان عرصه کلان جامعه براساس تحلیلهای اندیشمندان، سیاستهای جمعیتی را تنظیم و اعمال میکنند. البته ملاحظات ایدئولوژیک و منافع سیاسی فردی و حزبی نیز در تنظیم سیاستهای جمعیتی یقینا تاثیرگذار است. واقعیت این است که مباحث جمعیتی و نگرانیهای مربوط به آن همانند مسائل زیستمحیطی موضوعات جدیدی هستند که عمدتا در نیمه دوم قرن بیستم به طور جدی مطرح شدند.
درست است که مالتوس از دو سده پیش نسبت به فزونی جمعیت هشدار داده بود اما این هشدارها زمانی به عنوان یک تهدید جدی تلقی شد که با کاهش چشمگیر میزان مرگ و میر رشد جمعیت در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی ابعاد بیسابقهای به ویژه در کشورهای در حال توسعه به خود گرفت. در این حال به اعتقاد پژوهشگران و پزشکان باروری در کنار مرگ ومیر یکی از عوامل اصلی تغییرات جمعیتی یک جامعه می باشد.
در بسیاری از نقاط دنیا، اکنون مهمترین عامل میباشد زیرا سطح باروری که در گذشته تقریبا ثابت بود اکنون کاهش بسیاری یافته و رشد جمعیت نیز به تبع آن کم شده است. یکی از مولفههای مهم در برنامه ریزیهای مربوط به سلامت و آموزش هر جامعه، آمار و روندهای باروری در آن جامعه است. دانستن الگوی تغییرات باروری و سمت و سوی آینده آن در هر کشوری می تواند از اهمیت بالایی برای برنامه ریزیهای کشوری برخوردار باشد. واقعه ولادت عبارتست از زایش موجود زنده انسانی که علایم حیات را نشان دهد.
به هر حال هشدار رهبر معظم انقلاب درباره خطرات پیری جمعیت کشور موضوع با اهمیتی است که بایستی مورد توجه دولتمردان و قشرهای مختلف جامعه قرار گیرد ایشان در بخشی از پیامشان به همایش ملی «تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه» با اشاره به اهمیت موضوع جمعیّت و ضرورت فرهنگسازی فرمودند:
جوانب قضیّه را بسنجید، ببینید چه چیزهایی است که موجب میشود جامعه ما دچار میل به کم فرزندی بشود. این میل به کم بودن فرزند، یک عارضه است؛ والّا انسان به طور طبیعی فرزند را دوست میدارد. چرا ترجیح میدهند افرادی که فقط یک فرزند داشته باشند؟ چرا ترجیح میدهند فقط دو فرزند داشته باشند؟ چرا زن به شکلی، مرد به شکلی پرهیز میکنند از فرزند داری؟ اینها را بایستی نگاه کرد و دید عواملش چیست؛ این عوامل را پیدا کنید، بر روی علاج این عوامل بیماری زا -که به اعتقاد بنده اینها عوامل بیماری زاست- متخصّصین و صاحبان اندیشه را بخواهید فکر کنند
آنچه در این خصوص حایز اهمیت است، برای تحقق چنین امر مهمیمحور عمده مبانی علمیو فنّی سرشماری، ساختار و توزیع جمعیّت، پویاییشناسی جمعیّت، ویژگیهای اجتماعی جمعیّت، ویژگیهای اقتصادی جمعیّت و ویژگیهای مسکن سازمان یافته میبایست مورد توجه قرار گیرد و مسئولین کار گروه ویژه را تشکیل و اقدامات اجرایی را در دستور کار خود قرار دهند در این خصوص ارائه تحلیلهای اقتصادی-اجتماعی نتایج سرشماری، توسعه و ترویج چگونگی بکارگیری نتایج سرشماری در سطوح مختلف سیاستگذاری، برنامهریزی و مدیریّت، ارائه روشهای نوین سرشماری و گردآوری داده و ارائهی روشهای نوین پیوند دادههای سرشماری با سایر دادههای حاصل از طرحهای نمونهگیری و آمارها حایز اهمیت است.